هیچکس به اندازه بالشتم تنهاییم را درک نکرد...هیچکس .....حتی خدا خدايا بين من و گناه سيم خاردار بكش و اين فاصله را مين گذاري كن

   

توهین به شخصیت پیامبر اسلام با هدف از بین بردن محور اتحاد مسلمان است

شرکت کنندگان در اجلاس بیداری اسلامی و علما و در کمیسیون "پیامبر اعظم، محور امت اسلامی" تاکید کردند: دشمنان اسلام با توجه به نقش محوری رسول اکرم(ص) در وحدت نظر تمام مسلمانان، در تلاش هستند تا با توهین‌های مکرر به ساحت ایشان از آن پیامبر عظیم‌الشأن قداست‌زدایی کنند.

کمیسیون « پیامبر اعظم، محور امت اسلامی » در نخستین اجلاس اساتید مسلمان دانشگاه‌ها و بیداری اسلامی با حضور علما و اندیشمندان مسلمان و فعال در عرصه هاي سیاسی و اجتماعی بیداری اسلامی از سراسر جهان در تهران  برگزار شد.
در این کمیسیون تاکید شد شخصیت و سیره عملی و اخلاقی پیامبر گرامی اسلام(ص) به عنوان انسان کامل، بهترین پیامبران و رحمه للعالمین، باید با توجه به نیازهای جامعه امروز مورد بازشناسی قرار گرفته و ابعاد شخصیتی ایشان به تمامی جهانیان شناسانده شود. همچنین علمای اسلامی باید به منظور هدایت امت در شرایط پیچیده و دشوار کنونی بیش از پیش الگوی رفتاری و اخلاقی پیامبر اکرم(ص) را مورد توجه قرار داده و آن را نصب العین خود قرار دهند.
علمای شرکت کننده تاکید کردند آگاه سازی امت از سیره فردی و اجتماعی نبی اکرم(ص) از مهمترین وظایف علما در فرایند بیداری اسلامی تلقی می‌شود و این امر بدون تردید در فرایند گسترش بیداری اسلامی نقش بسزایی خواهد داشت.
شرکت کنندگان تاکید کردند محبت و ارادت به پیامبر(ص) باید به عنوان مهمترین محور وحدت، انسجام و همگرایی مسلمانان بیش از پیش مورد توجه همگان به ویژه علمای اسلامی قرار گیرد. همچنین سیره اخلاقی و حکومتی پیامبر گرامی اسلام(ص) مهمترین گنجینه‌ای است که در فرایند بنیان‌گذاری تمدن نوین اسلامی باید محور الگوسازی قرار گیرد.
 ویژگیها و شاخصههای نظام حکومتی و اجتماعی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در هدایت جامعه اسلامی به عنوان مهمترین معیار حکمرانی در جوامع اسلامی وروش پیامبر در برخورد با غیر مسلمانان به عنوان یک الگو کامل از دیگر مباحث مطرح شده در این کمیسیون بود.
علمای جهان اسلام تاکید کردند امت مسلمان باید توهین به پیامبر(ص) را از یک تهدید به فرصتی برای وحدت داخلی و پشتیبانی از بیداری اسلامی تبدیل کنند. همچنین دشمنان اسلام با توجه به نقش محوری رسول اکرم(ص) در وحدت نظر تمام مسلمانان، در تلاش هستند تا با توهین‌های مکرر به ساحت ایشان از آن پیامبر عظیم‌الشأن قداست‌زدایی کنند. برای مقابله با این امر مسلمانان نباید نسبت به کوچکترین توهینی به آن حضرت تسامح به خرج دهند.
در پایان این جلسه تصریح شد قداست همه انبیای الهی(ع) و حرمت آنان باید حفظ و توهین به آنها در قوانین بین‌المللی ممنوع شود.


 



تاريخ : شنبه 14 ارديبهشت 1392برچسب:, | 9:5 | نویسنده : ف - م |


تنها راه نجات و رهائی مسلمین از مشکلات وحدت کلمه است.

 

شیخ شمس الدین شرف الدین از علمای یمن گفت: تنها راه نجات و رهائی مسلمین از مشکلات  وحدت کلمه است.

وی در دومین روز از اجلاس علما و بیداری اسلامی در سالن سران در تهران تصریح کرد: جنگ در یمن به اموخت که برای رهائی از ظلم و ستم و مشکلات باید صفوف خود را مستحکم کنیم و با هم بستگی  و و حدت کلمه موجب یاس دشمنان شویم.
این عالم یمنی با تاکید بر اینکه اسرائیل دشمن خداست گفت: بر اساس ایات قران نباید از کسانیکه موجب شدند مسلمانان از خانه و کاشانه خود اخراج شوند پیروی کرد.
وی افزود: دشمن غاصب صهیونیستی موجب اوارگی مردم فلسطین شده است  و تنها با اتحاد و برادری  مسلمانان می توانند  به دشمنیهای مستمر این رژیم پایان دهند.
شرف الدین گفت: بر اساس ایه " انما المومنون اخوه"  شیعه و سنی برادر یکدیگرند و براساس دستورات الهی مسلمانان باید از تفرقه و تشتت دوری کنند تا به رستگاری برسند.

وی در پایان از زحمات دست اندرکاران این اجلاس تشکر کرد.  



تاريخ : شنبه 14 ارديبهشت 1392برچسب:, | 9:3 | نویسنده : ف - م |


حیات کعبه، حیات دین است و با حیات دین مردم زنده اند و با خراب شدن و ترک کعبه، دین می میرد و با مرگ دین، مردم نیز خواهند مرد.



ادامه مطلب
تاريخ : شنبه 14 ارديبهشت 1392برچسب:, | 9:2 | نویسنده : ف - م |

 

برائت از دشمنان خدا و آنچه مانع رشد و تکامل انسان و سدّ راه سعادت اوست، قبل از آنکه بُعد سیاسی اجتماعی داشته باشد، جنبة اعتقادی و تربیتی دارد، و مومن، به حکم انگیزة ایمانی و با تاسی به خدا و رسول، می بایست از هر چه که سدّ راه خداست و هرکس که در مقام خصومت با خلق اوست، تبری جوید و عُلقة روحی و عملی خود را قطع کند و با دشمنان خدا طرح دوستی نیفکند. قرآن به این اصل مهم ایمانی اهتمام ورزیده و بارها آن را متذکر شده است؛ از جمله در سوره «مجادله» آیه 22 خطاب به پیامبراکرم(ص) می فرماید:


ادامه مطلب
تاريخ : شنبه 14 ارديبهشت 1392برچسب:, | 9:1 | نویسنده : ف - م |

   
دست امریکا و رژیم صهیونیستی در همه دشمنیها و ظلم و ستم ضد جوامع اسلامی نمایان است.


دست امریکا و رژیم صهیونیستی در همه دشمنیها و ظلم و ستم ضد جوامع اسلامی نمایان است

مولوی شمس الدین پهلوان از جنبش طالبان افغانستان  در دومین روز از اجلاس جهانی علما و بیداری اسلامی در تهران گفت: دست امریکا و رژیم صهیونیستی در همه دشمنیها و ظلم و ستم ضد جوامع اسلامی نمایان است.

وی افزود: این دشمنیها موجب شده است تا وضع مسلمانان روز به روز بدتر شود که باید برای این موضوع فکری شود.
این عالم افغانی با اشاره به محرومیت امت اسلامی از کرامت و عزت واقعی خود تصریح کرد: باید با همت وتلاش و کوشش دست بکار شد تا  مسلمین به جایگاه والا و کرامت و عزت انسانی و اسلامی خود برسند.

وی در پایان با تشکر از مسئولان ایرانی و دست اندرکان مجمع بیداری اسلامی برای برگزاری این اجلاس گفت: این کار کاری بزرگ و ستودنی است و باید همه سعی و کوشش کنند برای گسترش جریان بیداری اسلامی تلاش بیشتری کنند


 



تاريخ : شنبه 14 ارديبهشت 1392برچسب:, | 8:59 | نویسنده : ف - م |
 

گروهک های تروریستی مخالف نظام سوریه، مزار حجر ابن عدی از اصحاب پیامبر اکرم (ص) و حضرت علی (ع) را ویران و اقدام به نبش قبر وی کردند.مزار این صحابی عالیقدر پیامبر (ص) در منطقه ˈعدراˈ در نزدیکی دمشق قرار دارد.به نوشته این رسانه ها، جسد مطهر حجر بن عدی هنوز سالم بوده و تروریست ها جسد این شیعه امیرالمؤمنین (ع) را به مکانی نامعلوم منتقل کرده اند.حجر بن عدی از سرداران سپاه حضرت علی (ع) در جنگ های ˈصفینˈ و ˈنهروانˈ بوده است.گفته مي شود قبر "حجر بن عدي" در منطقه "مرج" در حومه منطقه "الغوطه" در اطراف دمشق قرار دارد.کارشناسان مسائل ديني و فرهنگي معتقدند که تروريست ها با نبش قبر و ربودن پيکر اين يار أمير المؤمنين،‌ خواسته اند که قبر و محل دفن وي را گم کرده و جلوي ساخته شدن حرمي توسط شيعيان در اين محل را بگيرند. قابل ذکر است "حجر بن عدي" به همراه فرزندش و 11 تن از ياران و همراهانش، در زمان حکومت بني اميه با أمير المؤمنين علي عليه السلام بيعت کردند از همين رو "معاويه بن أبي سفيان" فورا دستور قتل آنان را صادر کرد.

حزب الله در این بیانیه که روز جمعه صادر شد، نبش و هتک حرمت قبر این صحابی گرانقدر را به شدت محکوم کرده و آورده است: حصول این جنایت، تاکیدی بر مصداقیت هشدار ˈسید حسن نصراللهˈ دبیر کل حزب الله در سخنرانی اخیرش بود.حزب الله همچنین با تاکید بر اینکه این خبر و اینگونه جنایات تروریست ها در حق مقامات بزرگان، بویژه قبر حجر بن عدی، دردی بزرگ بر جان می نشاند.در ادامه بیانیه می خوانیم: آنچه که پیش بینی می شد، اتفاق افتاد و دو روز پیش نیز دبیر کل حزب الله در مورد آن و در خصوص تعدی به مقدسات مذهبی هشدار داده بود.حزب الله تاکید کرد: مقام حجر بن عدی، از مهم ترین مقامات مقدسه نزد تمام مسلمانان است و هتک حرمت و نبش قبر آن از تفکر جنایتکارانه تروریست ها خبر می دهد که هیچگونه احترام و قیمتی برای مقدسات اسلامی و مسیحی قائل نیستند.در ادامه این بیانیه آمده است: این جنایت این سوال را به ذهن متبادر می کند که این مخالفان نظام سوریه که ادعا حمایت از مقدسات و دفاع از مراکز و مقامات دینی را دارند، کجای میدان قرار دارند؟
حزب الله در این بیانیه با ابراز نگرانی شدید نسبت به ادامه تعرض به مقامات و مقدسات مذهبی، از تمام مسئولان ذیربط می خواهد که در خصوص اینگونه مسایل مسئولیت پذیر باشند تا در نهایت شریک این جنایات قرار نگیرند.حزب الله همچنین از تمام مسئولان می خواهد که به منظور جلوگیری از تکرار اینگونه مسایل که سبب فتنه و شر فراگیر می شود، وارد عمل شوند.


تاريخ : شنبه 14 ارديبهشت 1392برچسب:, | 8:58 | نویسنده : ف - م |
 
"حماسه اقتصادی چیزی جز تقویت تولید نیست"
 
عضو سابق هیات علمی دانشگاه تهران، تولید را نبض برنامه‌های اقتصادی عنوان و تأکید کرد تمام موج‌های بعدی تغییرات از جمله اصلاح سیاست‌های ارزی باید از این نقطه آغاز شود.
 
تاریخ انتشار : شنبه ۲۴ فروردين ۱۳۹۲ ساعت ۱۳:۳۱
سال جاری در شرایطی آغاز شده که رهبر معظم انقلاب برای پنجمین‌بار متوالی عنوانی اقتصادی را برای سال انتخاب کرده و باز هم تکالیفی اقتصادی را در رأس وظایف مسئولان و مردم قرار داده‌اند.

 به گزارش روزنامه جام جم،به اذعان کارشناسان این مساله نه تنها در بدنه اجرایی کشور مشاهده می‌شود، بلکه در بدنه قانونگذاری نیز به عنوان یک نقطه‌ضعف خودنمایی می‌کند؛ چه این‌که افزایش نیازهای وارداتی کشور و نبود سیاست‌های مناسب تجاری از یک سو و ضعف قوانین کارآمدی که کشور را در کوتاه‌ترین زمان ممکن در مسیر اعتلای اقتصادی قرار دهد سبب شده تا مشکلات اقتصادی باوجود تمام اتفاقات مثبت افزایش یابد.
 
بر همین اساس امسال همزمان با افزایش تحریم ها و مشکلات اقتصادی کشور، حماسه اقتصادی به‌عنوان یک برنامه راهبردی در دستور کار قرار گرفته است، اما در صورت ادامه نگرش سال‌های گذشته بیم آن می‌رود که این برنامه نیز در نهایت به نتایج مدنظر منتهی نشود.
 
در این رابطه «تقویت تولید» در رأس نسخه‌ای قرار دارد که دکتر ابراهیم رزاقی کارشناس و استاد مو سپید دانشگاه برای حماسه‌سازی در اقتصاد ایران پیشنهاد می‌کند. عضو سابق هیات علمی دانشگاه تهران، تولید را نبض برنامه‌های اقتصادی عنوان و تأکید می‌کند که تمام موج‌های بعدی تغییرات از جمله اصلاح سیاست‌های ارزی باید از این نقطه آغاز شود.به گفته او دولت بعدی نقشی کلیدی در حل این مشکلات دارد و می‌تواند با اصلاح برخی برنامه‌ها و سیاست‌های نامناسب در عرصه اقتصادی، مسیر بلندمدت را برای رشد و شکوفایی کشور فراهم کند.
 
تصویری که شما از این روزهای اقتصاد ایران در ذهن دارید،چگونه است و ریشه این مشکلات اقتصادی از کجا ناشی شده است.
 واقعیت این است که اقتصاد ما جزء اقتصادهای وابسته بوده و هست و تقسیم کار بین‌المللی در آن کاملا جا افتاده است؛ یعنی از زمانی که کشورهای صنعتی، ماشین را در صنعت به کار گرفتند و سرمایه‌داری حالت تهاجمی به خود گرفت، وابستگی اقتصاد ایران هم کلید خورد.این مساله در کشور ما از زمان پهلوی اول شروع شد و تا سیاست‌های اقتصادی بعد از دوران دفاع مقدس ادامه پیدا کرد.
 
در این سال‌ها یک ساختاری در اقتصاد مانند اکثر قریب به اتفاق کشورهای دنیا به‌وجود آمده است که براساس آن ایران به فروشنده عمده نفت‌خام یا مواد پتروشیمی به صورت نیمه خام تبدیل شده و این موارد بخش بزرگی از درآمدهای کشور را تشکیل می‌دهد.
 
محصولات کشاورزی صادراتی هم جنبه صنعتی ندارد. علت بروز این پدیده هم این است که بعد از سال‌های دفاع مقدس، سیاست‌های تعدیل اقتصادی در دستور کار دولت قرار گرفت که دقیقا یک سیاست تعدیل اقتصادی سرمایه‌داری آمریکایی بود؛ یعنی این سیاست ها همه چیز را به بازار واگذار می‌کند و بازار هم تابع حداکثر سود است.در این جریان دولت هم از دخالت باز داشته شد و از طرف دیگر نظارتی هم بر بخش خصوصی صورت نگرفت.این مسائل را در کنار ساختاری بگذارید که از دوران قبل از انقلاب برجا مانده بود؛ یعنی واردات نقش اصلی را در اقتصاد ایفا می‌کرده است.
 
بنابراین از لحاظ درآمدهای ارزی، نفت خام و دیگر فرآورده‌های نفتی در رأس قرار داشتند و از لحاظ واردات هم کالاهای مصرفی که چیزی حدود 80 درصد واردات را تشکیل می‌داد، اقتصاد کشور را مورد تهدید قرار داده بود. نیاز 80 تا 90 میلیارد دلاری به واردات در شرایط کنونی که درآمد نفتی هم کم شده است، نشان می‌دهد که این ساختار دقیقا بر خلاف قانون اساسی رشد کرده است. حال آن‌که در اصول مختلف قانون اساسی یا وصیت‌نامه امام خمینی(ره) بارها بر استقلال اقتصادی و این‌که مصرف داخلی باید در داخل تولید شود، تأکید شده است. در یک مقایسه دیگر می‌توان به مباحث جمعیتی و میزان وابستگی هم نگاه کرد.
 
در حال حاضر جمعیت کشور نسبت به اوایل انقلاب دو برابر شده، در صورتی که وابستگی درآمد کشور به خارج از لحاظ نیاز ارزی ده برابر شده است. این در شرایطی است که ایران از لحاظ استقلال سیاسی در جهان تبدیل به یک الگو شده، ولی از لحاظ استقلال اقتصادی نتوانسته مسیر خوبی را طی کند؛ البته در بسیاری زمینه‌ها پیشرفت‌های بسیار خوبی حاصل شده، اما نمی‌توان از آن به عنوان استقلال اقتصادی یاد کرد. به‌عنوان نمونه همین خودروی ملی در سال گذشته نشان داد که تا چه اندازه وابسته است؛ این هم به‌دلیل سیاست‌هایی است که دولت‌ها در پیش گرفتند و قطعات را با دلار ارزان از خارج وارد کردند.
 
از طرفی عمده سود فعالیت‌های اقتصادی هم در دلالی و توزیع و واردات است و دولت‌ها هم به دلیل تفکرات لیبرالی در این مساله دخالت نکرده‌اند؛ غافل از این‌که آن نظام لیبرالیسمی که مانع از دخالت دولت در اقتصاد می‌شود، بیشترین سود را در فعالیت‌های تولیدی قرار داده و می‌داند که در صورت آزادی فعالان اقتصادی بیشترین توجهات به سمت تولید معطوف خواهد شد. این آسیب‌ها در درجه اول آسیب‌هایی است که ناشی از دید مردم و مسئولان در اقتصاد است و رهبری هم بدرستی این ضربه‌پذیری را تشخیص دادند.
 
یعنی از نظر شما دلیل این نامگذاری‌ها معطوف به همین ریشه‌های نادرست اقتصاد ایران است؟ به عبارت دیگر آیا تحریم‌ها نقش ویژه‌ای در تغییر رویکرد راهبردهای اساسی نظام به سمت مسائل اقتصادی نداشته است؟
 
دقیقا ریشه‌های اقتصادی علت اصلی این مساله است. من فکر می‌کنم در درجه اول مسئولان اقتصادی و بعد هم مسئولان سیاسی که این اقتصادیون را دعوت به کار می‌کنند و همچنین نمایندگان مجلس که بودجه‌های سنواتی و دیگر قوانین اقتصادی را تدوین می‌کنند در سال‌های بعد از جنگ به الگوی اقتصادی قانون اساسی که همان استقلال اقتصادی است باور نداشته و این‌گونه تصور کرده‌اند که علم اقتصاد یعنی همان الگویی که صندوق بین‌المللی پول و بانـــک جهانی ارائه می‌کنند. در واقع می شود گفت که طی 24 سال گذشته در بسیاری مقاطع افرادی به اداره امور اقتصادی کشور منصوب شده اند که اصلا آشنایی با قانون اساسی نداشته‌اند و اعتقادی به آن ندارند و اصلا آن را علمی نمی‌دانند.
 
با این شرایطی که از اوضاع اقتصادی کشور ترسیم کردید ، فکر می‌کنید برای حماسه اقتصادی چه کارهایی باید انجام شود؟
 به نظر من اولین نکته همان آسیب‌شناسی است که به‌صورت مختصر گفته شد. نکته بعدی این است که وقتی از حماسه سخن به میان می‌آید منظور یک حرکت مانند فوران آتشفشان با یک قدرت عظیم انفجاری است. مثال بارز این مساله دوران دفاع مقدس است که بیشتر مردم برای دفاع از کشور بسیج شدند و از هیچ خطری حتی جانفشانی نهراسیدند؛ بنابراین بدون شرکت بیشتر مردم، این حماسه‌آفرینی امکان‌پذیر نیست. نکته بعد این است که وقتی حمله نظامی به ایران صورت گرفت همه مردم از این قضیه اطلاع پیدا کردند و دولت هم در این زمینه اطلاعات کافی به مردم می‌داد. همین مساله سبب شد تا مردم هم برای حماسه‌آفرینی آماده شوند؛ اما در حال حاضر متأسفانه میزان آگاهی که به مردم در زمینه تهاجمات اقتصادی دشمن داده می‌شود بسیار اندک است.
 
اگر درست عمل می‌کردیم باید مسئولان سیاسی و اقتصادی درستی شدت این تهاجم را با توجه به وضع اقتصادی ایران به مردم می‌گفتند و این‌که آیا این تهاجم کوتاه مدت است یا بلند مدت هم به مردم اطلاع داده می‌شد. حال آن‌که تاکنون فقط رهبری راجع به این مساله با مردم به صورت شفاف و واقع​گرایانه صحبت کرده‌اند و مسئولان دولتی هیچ چیزی نگفته اند؛ مانند این‌که اتفاقی نیفتاده است. دائم از نبود مشکل در فروش نفت، ذخیره‌سازی انبوه کالاها و کاهش شدید قیمت دلار در آینده نزدیک سخن می‌گویند حال آن‌که اثرات مشکلات تحریم و تهاجم اقتصادی دشمن بر زندگی مردم بوضوح مشخص است. در کنار این مساله کماکان تبلیغات تجاری، مصرف‌زدگی، تجمل‌گرایی و مالیات نگرفتن از فعالیت‌های مخرب اقتصادی، اقتصاد را با تهدید مواجه کرده است؛ یعنی دقیقا همان سیاست‌هایی که به ایجاد این وضع آسیب‌پذیر منجر شده است باز هم ادامه دارد.
 
مواردی که اشاره کردید عمدتا اقداماتی است که در بُعد ایدئولوژیک و تئوری باید مورد توجه قرار بگیرد. در بعد عملی چه مسائلی حائز اهمیت است تا امکان تحقق ابعاد دقیق و چارچوب حماسه اقتصادی فراهم شود؟
 در این زمینه اولین نکته این است که باید زمینه‌های حضور مردم فراهم شود. هر کس به سهم خودش باید حاضر شود. فعالیت‌های اقتصادی را به‌گونه‌ای انجام دهد که اگر سود آن کم بود، ناراحت نشود. برای این اتفاق هم مردم باید خطر را احساس کنند و این خطر باید به روشنی برای همه خانواده‌ها شناخته شده باشد.
 
نکته مهم در این میان این است تا زمانی که سیاست‌های فعلی ادامه دارد و سالانه هم 80 تا 90 میلیارد دلار از درآمدهای نفتی به واردات اختصاص داده می‌شود، مردم هر کاری هم که بکنند به موفقیت کشور منجر نخواهد شد. برای این‌که دولت در این 24 سال همواره برخلاف بایدها عمل کرده است.
 
ما فقط با تولید می‌توانیم حماسه آفرینی کرده و به استقلال اقتصادی دست پیدا کنیم. واردات که حماسه آفرینی نیست! برای رشد تولید هم در درجه اول نباید به تولید صدمه زد. این همان مقدمه‌ای است که رهبر معظم انقلاب در سال گذشته با نامگذاری سال حمایت از تولید ملی اعلام ​کردند، ولی درست در همین سالی که باید به تولید توجه می‌شد تولیدات صدمه دید و سهم آن از یارانه‌ها پرداخت نشد. در درجه دوم دلار ارزان قیمت نفتی صرف واردات کالاها و قطعاتی شد که با وجود واردات، نسبت به تولیدات داخلی ارزان‌تر شده است.
 
طبیعی است که در این شرایط تولیدکننده هم دست از تولید بکشد و به فکر واردات بیفتد. پس برای حماسه اقتصادی کار دیگری که باید انجام شود یک بازنگری در فرآیند تخصیص ارزهای نفتی به واردات است، یعنی این دلار باید به قیمتی فروخته شود که به نفع تولیدکننده داخلی باشد. ما هیچ راهی نداریم جز این‌که یارانه‌ای که به تولیدکنندگان خارجی می‌دهیم به فعالان اقتصادی داخلی در عرصه‌های مختلف تولیدی از جمله صنایع و کشاورزی بدهیم.
 
منظورتان از یارانه به تولیدکنندگان خارجی چیست؟ لطفا کمی مصداقی‌تر در این زمینه صحبت کنید.
 دلار ارزان یعنی اعطای یارانه به تولیدکننده خارجی و حذف تولیدکننده داخلی از گردونه رقابت. در این میان توجهی به تورم داخلی نشده و تولیدکننده داخلی قربانی این تورم می‌شود؛ اما چون نرخ دلار ثابت مانده در واقع یارانه‌ای به تولیدکننده خارجی داده می‌شود که توان رقابتی او را در برابر فعالان داخلی افزایش می‌دهد. همین امر سبب شده تا بسیاری از تولیدکنندگان داخلی تبدیل به واردکننده شده‌اند و برخی هم قطعات خارجی را به اسم قطعات ایرانی به‌کار می‌گیرند.
 
در بخش کشاورزی هم وضع همین‌طور است. با دلار ارزان نفتی گندم وارد شده که قیمت تمام شده آن کیلویی 3000 تومان است، اما گندم تولیدی کشاورز داخلی کیلویی 500 تومان خریداری می‌شود. در مورد بسیاری از کالاها این‌گونه رفتار شده است. هر جایی هم که قدری جان گرفته کالای مشابه آن وارد شده و تولیدکننده داخلی ورشکست شده است.
 
این درست برخلاف مسیری است که به استقلال اقتصادی منتهی می‌شود. دقیقا در یک شرایط جنگ اقتصادی به‌گونه‌ای عمل شده که سربازان خارجی توان غلبه بر سربازان داخلی را پیدا کرده‌اند. در شرایط کنونی قهرمانان واقعی تولیدکنندگانی هستند که روی مرز بودن یا نبودن به فعالیت خود ادامه می‌دهند؛ بنابراین اگر سیاست‌های دولت تغییر کند، امیدی به ایجاد تغییر و حماسه در ایران وجود دارد.
 
ما بیکاران زیادی داریم که حاضر به کار کردن هستند و همین مساله نقطه قوتی برای رونق بخشیدن به تولیدات است چرا که ما نیامده‌ایم همان الگویی که در صنایع دفاعی افتخار آفریده در دیگر صنایع هم پیاده کنیم؟ دولت می‌تواند با سرعت صنایع و کارخانجاتی را به‌وجود بیاورد که ارتباط تنگاتنگی با بخش‌ های تحقیقاتی و سازنده‌های مواد اولیه داشته باشند تا کشور از واردات بی‌نیاز شود؛ بنابراین نقش اصلی برعهده دولت است که البته در کنار آن باید مراکز تحقیقاتی در بخش‌های مختلف اقتصادی اعم از علمی و عملی در زمینه‌های صنایع و کشاورزی فعال شوند. همه دولت‌های بعد از جنگ وعده داده اند که نسبت به نفت بی‌نیاز خواهیم شد؛ اما در عمل وضع بدتر شده است. اگر این سیاست‌ها در دولت بعدی هم بخواهد ادامه پیدا کند، امیدی نیست که بخش خصوصی بتواند حماسه بیافریند. حتی وضع تولید ممکن است بدتر هم بشود.
 
از صحبت‌های شما این گونه بر می‌آید که دولت در مسیر حماسه اقتصادی مهم‌ترین نقش را ایفا می‌کند. به این ترتیب پیشنهاد شما به دولت بعدی که در سال جاری روی کار خواهد آمد، چیست؟
 ببینید؛ دولت با امکانات عظیم درآمد ارزی که دارد، می‌تواند زمینه‌های استقلال اقتصادی را فراهم کند؛ اما در این زمینه باید اولویت​بندی‌هایی مدنظر قرار گیرد. در وهله اول دلار باید به قیمتی برسد که به نفع تولیدکننده داخلی باشد. دوم به تولیدکننده داخلی یارانه داده شود و سوم این‌که از ابزار مالیاتی به نحو کارآمدی استفاده شود. در این جریان باید موانع توسعه تولید از بین رفته یا حداقل کاهش یابد و تمام فعالیت‌هایی که سودهای بالا در غیر تولید می‌برند، فلج شوند. این کاری است که کشورهای صنعتی و سرمایه‌داری هم انجام داده‌اند، چه برسد به ما که قصد تبدیل شدن به یک کشور سرمایه داری و سودپرست را نداریم. فضاهای آموزشی و دانشگاهی و حتی فضاهای قضایی و تصمیم‌گیری هم باید تغییر کند.
 
بسیاری از بودجه‌های سالانه و برنامه‌های عمرانی با قانون اساسی مغایر است و نیاز به بررسی دقیق‌تر و جدی‌تر دارد. وقتی این فضا باشد مردم الگوهایی بر خلاف الان می‌گیرند که منطبق بر نمونه‌های جهاد اقتصادی و نمونه‌هایی که مسبب ارتقای انسان در جهت کمک به همنوع، ایجاد تعاون و قانع بودن به کمتر است. در چنین شرایطی با جنبشی روبه‌رو خواهیم شد که حماسه‌ای با حضور ده‌ها میلیون ایرانی منطبق بر فرمایشات رهبر معظم انقلاب به‌وجود خواهد آمد. اگر هر کدام از آحاد جامعه یک مقدار از منافع شخصی خودشان کم کرده و کار با کیفیت‌تر انجام دهند این حماسه حاصل خواهد شد.
 
در صحبت‌های شما یک نکته نگران‌کننده وجود دارد و آن این‌که در سال‌های گذشته آن‌گونه که باید نامگذاری ها عملی نشده است؛ نه قانون اساسی جدی گرفته شده و نه فرمایشات رهبر معظم انقلاب، اما در سال جاری با وجود مشکلاتی که پیش‌روی اقتصاد کشور وجود دارد در صورت ادامه روند قبلی ممکن است تبعات جبران‌ناپذیری دامنگیر اقتصاد کشور شود. فکر می‌کنید برای جلوگیری از تکرار بی توجهی سالهای قبل به شعار امسال یعنی حماسه اقتصادی، در اولین قدم احتیاج به چه اقداماتی است؟ آیا قانونگذاری‌های جدید مشکل را حل می‌کند یا صرفا باید یک تغییر جدی در رفتار و عملکرد مردم و مسئولان ایجاد شود؟
 به هر حال کسی که می‌خواهد خلاف کند هر قانونی هم که تصویب شود باز هم خلاف خودش را انجام می‌دهد. پس قانون خودش ضربه‌پذیر است، هرچند در بهترین شرایط تصویب شود که البته الان این را هم نداریم؛ اما نکته مهم این است که ما چیزی به اسم گناه می‌شناسیم و این باید در درون ما وجود داشته باشد. این وضع جزء ویژگی‌های فرهنگی ماست.
 
یک وزیر، نماینده مجلس یا رئیس جمهور باید ابتدا به الگوی اقتصادی در قانون اساسی اشراف داشته باشد که به طور کلی می‌توان آن را« استقلال اقتصادی» نامید. استقلال اقتصادی هم یک تعریف معلوم و مشخص دارد و آن این‌که برای مصرف خودمان، تولید داخلی داشته باشیم و این تولید هم به خارج وابسته نباشد. یعنی مجبور به فروش نفت خام برای واردات نیازهای مصرفی نباشیم. با سیاست‌های لیبرالی تحقق اهداف والای اقتصادی امکان‌پذیر نیست. ابزار اقتصادی هم مشخص است. این ابزار هم باید از لحاظ محتوایی با این اصول تطابق داده شود. مثلا یکی از این ابزارها بانک است که همان طور که می‌تواند عده ای را از راه‌های مختلف غیرمولد پولدار کند، این امکان را هم دارد که صرفا به تولیدکننده کمک کند و سپرده‌های مردم را به این سمت هدایت کند.
 
ابزار اقتصادی مانند بودجه، بانک و وزارتخانه‌های مختلف و ... همه ابزار هستند. محتوای اصلی، تولید است که باید از هر طریقی مورد توجه قرار گیرد. این امر هم احتیاج به مدیریت اقتصادی و استفاده درست از ظرفیت‌های بخش خصوصی، تعاونی و دولتی دارد. نیازها باید از داخل تأمین شود و محققان و دانشگاه‌ها هم در خدمت تولید قرار بگیرند.
 
به نظر می‌رسد که از نظر ایدئولوژیک و جهان‌بینی، شرایط برای حماسه اقتصادی کاملا مهیاست؛ اما باید وارد مرحله عمل شده و به عینیت تبدیل شود. اگر این فضا باشد، شرایطی به‌وجود خواهد آمد که تشکل‌های تولیدی رشد پیدا می‌کنند و بسرعت به سمت آنچه قرار است باشیم، نزدیک می‌شویم؛ یعنی رفع نیازهای حداقل و برقراری یک آرامش در جامعه که ضربه پذیری کشور را کم می‌کند. این مساله هم نیاز به سرعت بالاتر دارد تا ضایعات اقتصادی کمتر شده و آمادگی مردم هم برای ورود به این عرصه بیشتر شود.


تاريخ : پنج شنبه 12 ارديبهشت 1392برچسب:, | 10:21 | نویسنده : ف - م |
تاريخ : پنج شنبه 12 ارديبهشت 1392برچسب:, | 9:37 | نویسنده : ف - م |

قرآن مجيد نخستين معلم را خداوند، و نخستين شاگرد را حضرت آدم (ع) مى‏شمرد و نخستين علمى كه به او تعليم داده شد، علم الاسماء مى‏شمرد (به احتمال قوى منظور از آن آگاهى بر اسرار آفرينش و موجودات جهان است).
تنها آدم نبود كه خداوند به او تعليم داد، بلكه به يوسف تعليم تعبير خواب داد، «وعلَّمتنى من تأويل الاحاديث»(1)
و به سليمان زبان پرندگان آموخت، «و قال يا ايُّها النّاس علِّمنا منطق الطَّير»(2)
و به داود (ع) زره ساختن را، «و علَّمناه صنعة لبوسٍ لكم»(3)
و به خضر علم و آگاهى فراوانى داد، «و علَّمناه من لدنّا علماً»(4)
و به فرشتگان علوم فراوانى بخشيد، «سبحانك لا علم لنا الّا ماعلَّمتنا»(5)
و به انسانها نطق و بيان آموخت (علَّمه البيان) و از همه بالاتر اينكه به پيامبر اسلام (ص) علوم و دانشهايى كه هرگز تحصيل آن از طرق عادى براى او ممكن نبود آموزش داد، «و علَّمك مالم تكن تعلم»(6)
فرشتة بزرگ الهى يعنى پيك وحى، جبرئيل، نيز تعليمات فراوانى به پيامبر اسلام (ص) داد، «علَّمه شديد القوى»(7)
پى‏نوشت‏
(1) يوسف/ 101
(2) نمل/ 16
(3) انبياء/ 80
(4) كهف/ 65
(5) بقره/ 32
(6) نساء/ 113
(7) نجم/ 5
پيام قرآن ج 10، حضرت آيت الله العظمى مكارم شيرازى و ساير همكاران
 



تاريخ : پنج شنبه 12 ارديبهشت 1392برچسب:, | 9:36 | نویسنده : ف - م |

از بهترين امتيازات جامعه بشرى هنر معلمى است. معلم با تعليم و نشرِ علم، انسانها را به سوى كمال و پيشرفت سوق مى‏دهد و عشق و ايمان را بر لوح جان و ضمير پاك انسانها ثبت مى‏كند و نداى فطرت را در فضاى عالم طنين‏انداز مى‏گرداند. در حقيقت تمام ترقيات و كمالات انسانها مديون معلم است. اساسا تعليم و تعلم از نعمتهاى خداوند متعال است كه اول براى انبياء و اوليا و سپس به ديگران ارزانى داشته است.به اين جهت، معلم بودن از ويژگيهاى انبياست. خداوند متعال مى‏فرمايد: «هُوَ الَّذِى بَعَثَ فِى الاْءُمِّيِّينَ رَسُولاً مِّنْهُمْ يَتْلُواْ عَلَيْهِمْ ءَايَـتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتَـبَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِن كَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِى ضَلَـلٍ مُّبِينٍ »؛ «او كسى است كه در ميان جمعيّت درس نخوانده، رسولى از خودشان برانگيخت كه آياتش را بر آنها مى‏خواند و آنها را تزكيه مى‏كند و به آنان كتاب (قرآن) و حكمت مى‏آموزد و مسلما پيش از آن در گمراهى آشكارى بودند.»
بزرگ‏ترين معلم جهان بشريت حضرت رسول خاتم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله به اين ويژگى خود افتخار مى‏كرد. آن بزرگوار زمانى كه با دو گروه در مسجد مواجه شد كه گروه اول عبادت مى‏كردند و گروه دوم به آموزش علم مشغول بودند، گروه دوم را كه در محضر استادى علم مى‏آموختند، افضل دانست و فرمود: «اِنَّمَا بُعِثْتُ مَعَلِّما همانا كه من به عنوان معلم مبعوث شده‏ام.»
آن حضرت چنان براى معلمان و مقام ارجمند آنان ارزش قائل بود كه در دعاهايش مى‏فرمود: «اللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُعَلِّمِينَ وَاَطِلْ اَعْمارَهُمْ وَبارِكْ لَهُمْ فى كَسْبِهِمْ؛ خداوندا! معلمان را بيامرز و عمر طولانى به آنان عطا فرما و كسب و كارشان را مبارك گردان!»
آرى، معلمى از خصوصيات انبيا و از صفات محبوب آنان مى‏باشد. در مقام پاسداشت از تلاشهاى معلمان سخنى بالاتر و زيباتر از كلام مولاى متقيان، حضرت على عليه‏السلام نمى‏توان يافت كه فرمود: «مَنْ عَلَّمَنى حَرْفا فَقَدْ صَيَّرَنى عَبْدا؛ كسى كه به من يك حرف بياموزد، مرا بنده خود كرده است.» البته اين شرافت و فضيلت براى معلم، زمانى ارزشمند است كه بتواند اين موهبت الهى را در وجود خود محقق سازد و با تمام وجود در جهت كمال جامعه به آموزش بپردازد.
با توجه به سخنان پيش گفته، در اين فرصت، آموزه‏هايى را از روايات اهل بيت عليهم‏السلام در تكريم مقام معلم به خوانندگان گرامى تقديم مى‏كنيم.
 

امام حسين عليه‏السلام و تقدير از معلم
 

بدون ترديد هر انسانى فطرتا دوست دارد تا از خدمتگزار خود تقدير كند و چه خدمتى بالاتر از آموزش علم و دانش به انسان مى‏تواند باشد. در آموزه‏هاى دينى ما براى تقدير از معلم سفارشهاى زيادى شده است و در سيره پيشوايان معصوم عليهم‏السلام اين امر مرسوم و مسلّم بوده است. ابن شهرآشوب در حالات امام حسين عليه‏السلام مى‏نويسد:
در مدينه معلمى به نام عبد الرحمن سلمى به يكى از فرزندان امام حسين عليه‏السلام سوره حمد را آموخت. هنگامى كه فرزند گرامى حضرت آن را در نزد وى قرائت كرد، امام بسيار خوشحال شد و معلم را دعوت كرد و به عنوان تقدير و تشكر هزار دينار و هزار حلّه به او پاداش داد. وقتى امام حسين عليه‏السلام به خاطر اين پاداش زياد، مورد اعتراض قرار گرفت، فرمود: «وَاَيْنَ يَقَعُ هذا مِنْ عَطائِهِ يَعْنِى تَعْلِيمِهِ؛ اين پاداش كجا و عطاى او، يعنى آموزش سوره حمد كجا!» آن‏گاه امام حسين عليه‏السلام اين ابيات را يادآور شد كه:
اِذا جادَتِ الدُّنْيا عَلَيْكَ فَجُدْ بِها / عَلَى النّاسِ طُرّا قَبْلَ اَنْ تَتَفَلَّتْ
فَلاَ الْجُودُ يُفْنيها اِذا هِىَ اَقْبَلَتْ / وَلاَالْبُخْلُ يُبْقيها اِذا ما تَوَلَّتْ
يعنى زمانى كه دنيا چيزى بر تو ببخشد، تو نيز دست عطايت را بر همه مردم بگشا، قبل از آنكه از دست تو برود! نه بخشش آن را از بين مى‏برد، اگر به تو رو آرد و نه بخل آن را نگه مى‏دارد، اگر دنيا به انسان پشت كند.
 

منزلت معلم
 

از منظر روايات اهل بيت عليهم‏السلام براى مقام معلمى ارزش بسيارى قرار داده شده است؛ چرا كه او روح و جان افراد را پرورش داده، به سوى رشد و ترقى و تعالى مى‏برد.
حضرت سيد الشهداء عليه‏السلام در يكى از رهنمودهاى حياتبخش خويش فرمود: «مَنْ دَعا عَبْدا مِنْ ظَلالَةٍ اِلى مَعْرِفَةِ حَقٍّ فَاَجابَهُ كانَ لَهُ الاَْجْرُ كَعِتْقِ نَسَمَةٍ؛ هر كس انسانى را از گمراهى به سوى شناخت حق و حقيقت راهنمايى كند و او نيز پاسخ مثبت دهد، به اندازه آزادى يك بنده پاداش خواهد داشت.»
امام حسين عليه‏السلام در اين زمينه به مردى كه در محضرش بود، چنين فرمود: «كدام‏يك از دو كار را بيشتر دوست دارى: مرد ستمگرى مى‏خواهد فرد ناتوانى را به قتل برساند و تو او را يارى مى‏كنى و از دست ظالم نجات مى‏دهى و يا اينكه فرد دگرانديشى كه اعتقادات فاسد دارد و مى‏خواهد يكى از شيعيان ما را كه توانايى دفاع فكرى و عقيدتى از باورهاى خود ندارد، گمراه كند و تو درى از علم و معرفت به روى او مى‏گشايى و آن مستضعف فكرى را يارى مى‏كنى و در مقابل هجوم فرهنگى و عقيدتى تجهيزش مى‏نمايى و او با دلايل محكم و منطقى بر دشمن عقيدتى خود پيروز مى‏شود؟»
آن‏گاه در ادامه فرمود: «اين ناتوان فكرى را يارى كردن افضل است؛ چرا كه خداوند متعال فرموده: «وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَآ أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا»؛ «هر كس فردى را زنده كند، مثل اين است كه تمام مردم را زنده كرده است.» يعنى اينكه از كفر به سوى ايمان راهنمايى و ارشادش نمايد.»
 

عزيزترين قشر جامعه
 

حضرت امير مؤمنان على عليه‏السلام احترام معلم را بر هر قشرى از جامعه لازم مى‏دانست و به مسلمانان سفارش مى‏كرد كه به پاس خدمات اين گروه ارزشمند در هر مقامى كه باشند، آنان را همانند پدر خود گرامى بدارند و در اين زمينه فرمود: «قُمْ عَنْ مَجْلِسِكَ لاَِبيكَ وَمُعَلِّمِكَ وَلَوْ كُنْتَ اَميرا؛ به پاس گرامى‏داشت پدر و معلم خود به‏پا خيز! گرچه پادشاه باشى.»
حضرت زين العابدين عليه‏السلام نيز در ضمن شمارش حقوق اقشار مختلف جامعه، معلمان را از طبقات برتر جامعه قلمداد كرده، به دوستان و شيفتگانش سفارش مى‏كرد كه حقوق معلمان و اساتيد خود را به نحو شايسته‏اى مراعات كنند و در رساله حقوق خود فرمود: «حَقُّ سائِسِكَ بِالْعِلْمِ فَالتَعْظيمُ لَهُ وَالتَّوْقيرُ لِمَجْلِسِهِ وَحُسْنُ الاِْسْتِماعِ اِلَيْهِ؛ حق آموزگار تو اين است كه او را تعظيم كنى و در مجلس محترم بدارى و به نيكويى سخنانش را گوش كنى.»
در تفسير امام عسكرى عليه‏السلام آمده است: «هنگامى كه به حضرت هادى عليه‏السلام خبر رسيد يكى از فقهاى شيعه ـ كه در مقام استادى بود ـ با برخى از ناصبيان مناظره كرده و با برهانِ محكم و متقن، باطل بودن ناصبى را اثبات نموده و او را رسوا كرده است،[خيلى خوشحال شد و] هنگامى كه آن استاد فرزانه به حضور امام هادى عليه‏السلام رسيد، امام او را در صدر مجلس به تخت بزرگى كه در آنجا قبلاً نهاده بودند، راهنمايى كرد. اين درحالى بود كه گروهى از علويان و بنى هاشم حضور داشتند و خود امام بر آن تخت ننشست. حضرت آن استاد فقيه را بالا برد و تعظيم كرد تا اينكه بر روى آن تخت نشانيد.»
 

تكريم معلم
 

يكى از بهترين و مؤثرين‏ترين اقشار اجتماعى، معلمان و اساتيد و مربيان هستند. همان‏طور كه شمع خود مى‏سوزد و اطرافش را روشن مى‏كند، معلمان دلسوز و وظيفه‏شناس كه دانش‏آموزان و دانشجويان خود را با زحمات شبانه‏روزى به سوى روشنايى و هدايت مى‏برند نيز جامعه را به نور علم و معرفت خويش روشن مى‏سازند. براى همين، شايسته است كه مقام معلمان و مدرسان را همه طبقات، محترم بشمارند.
از منظر رسول اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله مقام سه گروهِ برجسته در جامعه را به غير از افراد گمراه و منافق كسى ديگر سبك نمى‏شمارد. آن حضرت چنين فرمود: «ثَلاثَةٌ لا يُسْتَخَفُّ بِهِمْ اِلاّ مُنافِقٌ بَيِّنٌ نِفاقُهُ ذُو شَيْبَةٍ فىِ الاِْسْلامِ وَمُعَلِّمُ الْخَيْرِ وَاِمامٌ عادِلٌ؛ از تعظيم و تكريم سه گروه به غير از افراد منافق كه دو رويى آنان بر همگان آشكار است، كسى ديگر سر باز نمى‏زند. اين سه گروه عبارت‏اند از: سالمندى كه مويش را در راه اسلام سفيد كرده، معلم نيكى و پيشواى عادل.»
در خاطرات آية اللّه حاج شيخ عبد الكريم حائرى، بنيانگذار حوزه علميه قم آمده است:
در دوران جوانى روزى در جلسه‏اى با حضور عده‏اى از علما كه در ميان آنان آقا ميرزا محمدتقى شيرازى و شهيد آقا شيخ فضل اللّه نورى نيز ديده مى‏شد، نشسته بوديم. در آن هنگام، پيرمردى ژوليده و لاغراندام كه دستمال مانندى به سر بسته و عبايى وصله‏دار بر دوش گرفته بود، در نهايت سادگى به آن جلسه داخل شد. ميرزا محمدتقى شيرازى فورا بلند شد و با احترام تمام آن پيرمرد را به حضور جمع آورد و در بهترين جاى مجلس نشاند. او با اشاره به آقا شيخ فضل اللّه، از ميرزا پرسيد: ايشان كيست؟ ميرزا گفت: ايشان آقا شيخ فضل اللّه نورى است و او را كاملاً معرفى كرد. پيرمرد روشن‏ضمير گفت: چند سال بعد شيخ فضل اللّه نامى را [به جرم دفاع از اسلام] در تهران بر دار مى‏كشند. او تو نباشى!
سپس نام مرا از ميرزا پرسيد: ميرزا گفت: او آقا شيخ عبد الكريم يزدى است و از فضلاست. مسئله‏اى از من پرسيد و من چون پاسخ آن را خيلى واضح و پيش پا افتاده مى‏دانستم، نگفتم و سكوت كردم. ميرزاى شيرازى دوم بر من خشم گرفت و شديدا ناراحت شد و خودش پاسخ مسئله را گفت و اضافه كرد كه علما در اين باب اين‏طور مى‏گويند. وقتى بيان ميرزا تمام شد، آن مرد ساده‏پوش خود به صورت ديگر پاسخ را تقرير كرد و ميرزا گفته‏هاى او را نوشت و به او نشان داد و پرسيد: آيا همين گونه فرموديد؟ و او گفت: بلى. سپس به من رو كرد و گفت: چندى بعد پرچم اسلام در قم بر دوش شيخ عبد الكريم نامى به احتزاز در مى‏آيد، او تو نباشى!
آن‏گاه برخاست و خداحافظى كرد و رفت. ميرزا محمدتقى شيرازى كفش پيش‏پاى او نهاد و او را بدرقه كرد و چون بازگشت، بر من عصبانى شد كه چرا به او بى‏اعتنايى كردم و توضيح داد كه او معلم اخلاق حوزه‏هاى علميه، آخوند فتحعلى سلطان‏آبادى است.
 

معلم، در شعر شهريار
 

مى‏توان در سايه اش آموختن / گنج عشق جاودان اندوختن
اول از استاد ياد آموختيم / پس سويداى سواد آموختيم
از پدر گر قالب تن يافتيم / از معلم جان روشن يافتيم
اى معلم چون كنم توصيف تو / چون خدا مشكل توان تعريف تو
اى تو كشتى نجات روح ما / اى به طوفان جهالت نوح ما
يك پدر بخشنده آب و گل است / يك پدر روشنگر جان و دل است
ليك اگر پرسى كدامين برترين / آنكه دين آموزد و علم و يقين
 

بركات حضور در نزد معلم
 

يكى از مهم‏ترين مصاديق تعظيم معلمان و اساتيد، حضور در كلاس درس آنان است كه انسان علاوه بر اينكه مطالب بسيارى از آنان مى‏آموزد، از آداب و رسوم و اطلاعات غير درسى نيز بهره‏مند مى‏شود؛ افزون بر آن، به مقام دوستان خداوند و ثواب آنچه نزد خداست نيز دست مى‏يابد. در حقيقت آموزه‏هاى معلم، همانند قطرات باران دلهاى تشنه را سيراب و استعدادها را شكوفا مى‏كند. به اين جهت، حضرت عيسى عليه‏السلام به پيروان خود سفارش كرد كه:
«يا بَنى اِسْرائيلَ زاحِمُوا الْعُلَماءَ فى مَجالِسِهِمْ وَلَوْ جُثُوّا عَلَى الرُّكَبِ فَاِنَّ اللّهَ يُحْيِىِ الْقُلُوبَ الْمَيْتَةَ بِنُورِ الْحِكْمَةِ كَما يُحْيىِ الاَْرْضَ الْمَيْتَةَ بِوابِلِ الْمَطَرِ؛ اى بنى اسرائيل! در كلاسهاى درس دانشمندان ازدحام كنيد! حتى اگر از تنگى مكان درس ناچار باشيد كه بر روى زانوان بنشينيد؛ چرا كه خداوند متعال با نور دانش و حكمت، دلهاى مرده را زنده مى‏كند؛ همان‏طورى كه زمين مرده [و خشك] را با قطرات باران احيا مى‏كند.»
حضور در جلسات دانشمندان و معلمان حكمت چنان در زندگى انسان اثر دارد كه ممكن است در اثر بى‏اعتنايى به آن جلسات، انسان دچار خوارى شود و مورد خشم خداوند قرار گيرد. امام سجاد عليه‏السلام در دعاى سحر به اين نكته ظريف اشاره مى‏كند و در راز و نياز با خداوند اين‏گونه نجوا مى‏كند: «سَيِّدى... لَعَلَّكَ فَقَدْتَنى مِنْ مَجالِسِ الْعُلَماءِ فَخَذَلْتَنى؛ آقاى من!... شايد مرا در مجالس دانشمندان نديدى و به اين خاطر دچار خذلان و خوارى نموده‏اى!»
 

ويژگيهاى معلمان شايسته
 

در مطالب گذشته رواياتى در مقام و منزلت معلمان شايسته بيان شد. در خاتمه، به برخى از شرايط آنان نيز اشاره مى‏شود:
 

1. اخلاص
 

امام صادق عليه‏السلام فرمود: «الْمُعَلِّمُ لا يُعَلِّمُ بِالاَْجْرِ وَيَقْبَلُ الْهَدِيَّةَ اِذا اُهْدِىَ اِلَيْهِ؛ معلم به خاطر مزد درس نمى‏دهد، [بلكه براى خدا و با خلوص نيت آموزش مى‏دهد] و هرگاه هديه‏اى به او دادند، آن را مى‏پذيرد.»
 

2. عدالت ميان شاگردان
 

پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله دورترين مردم از خداوند را دو گروه معرفى نمود و در توضيح گروه دوم فرمود: «وَمُعَلِّمُ الصِّبْيانِ لا يُواسى بَيْنَهُمْ وَلا يُراقِبُ اللّهَ فِى الْيَتيمِ؛ و معلم كودكان كه در ميان آنان به عدالت رفتار نمى‏كند و در مورد يتيم، خدا را در نظر نمى‏گيرد.»
 

3. تواضع
 

على عليه‏السلام فرمود: «مَنْ تَواضَعَ لِلْمُتَعَلِّمينَ وَذَلَّ لِلْعُلَماءِ سادَ بِعِلْمِهِ؛ هر معلمى كه بر شاگردانش تواضع و فروتنى كند و در برابر دانشمندان خود را كوچك و پايين دست به حساب آورد، با دانش خود به آقايى مى‏رسد.»
 

4. عمل به گفته‏هاى خود
 

رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود: «در روز قيامت دانشمندان [و معلمان] بد را مى‏آورند و به آتش جهنم مى‏اندازند. يكى از آنان [از شدت عذاب] در داخل آتش به دور خود مى‏چرخد... كسانى كه از او علم آموخته و نجات يافته‏اند، به او مى‏گويند: واى بر تو! ما راه راست را از تو آموختيم و هدايت شديم. چرا تو اينگونه‏اى؟ او پاسخ مى‏دهد: من نسبت به آنچه به شما مى‏آموختم و شما را از آن نهى مى‏كردم، مخالفت كردم.»
 



تاريخ : پنج شنبه 12 ارديبهشت 1392برچسب:, | 9:36 | نویسنده : ف - م |
صفحه قبل 1 ... 2 3 4 5 6 ... 19 صفحه بعد
  • مستندها
  • مرکز فروش لینک