پیامبر گرامی اسلام می فرماید: رجب نام نهرى است در بهشت از شیر سفیدتر و از عسل شیرینتر هرکس یک روز از ماه رجب را روزه بگیرد خداوند از آن نهر به او مىنوشاند.
با حلول ماه مبارک رجب آشنایی با فضائل وارده در باب این ماه می تواند ما را در استفاده بیشتر از فرصت پیش آمده برای نزدیکی به بارگاه حضرت حق یاری نماید. به این بهانه متنی را به نقل از پایگاه حوزه منتشر می کنیم و امیدواریم که ما را نیز در این ماه عزیز دعا بفرمایید.
هفتمین ماه از سال هجری قمری رجب نام دارد که نباید فضیلت آن را به بوته فراموشی سپرد زیرا در میان ماههای دوازده گانه تنها و بدون ائتلاف با ماههای دیگر از حرمت و قداست برخوردار می باشد، در واقع چهار ماه در قرآن کریم با تعبیر «حرم» یعنی برخوردار از حرمت یاد شده است که یکی از آنها فرد است که رجب نام دارد و در آن قتال و کشتار حرام می باشد.
رسول اکرم (ص) فرموده اند: «رجب ماه بزرگ خداست و هیچ ماهی در حرمت و فضیلت به پایه آن نمی رسد و قتال با کافران در این ماه حرام است، آگاه باشید که رجب ماه پروردگار است و شعبان ماه من و ماه رمضان ماه امت من است و اگر کسی در ماه رجب حتی یک روز روزه بدارد خدا را از خود خشنود ساخته و خشم الهی از او دور میگردد.»
امام هفتم (ع) فرموده اند: رجب نام نهری است در بهشت که از شیر، سفیدتر و از عسل، شیرینتر است; هر کس یک روز از آن را روزه بدارد خداوند از آن نهر به او بیاشامد.
از امام صادق (ع) نقل شده که حضرت محمد (ص) فرمود: رجب ماه استغفار امت من است، پس در این ماه طلب آمرزش کنید که خداوند آمرزنده و مهربان است و رجب را «اصب» میگویند زیرا که رحمت خداوند در این ماه بر امت من بسیار ریخته میشود پس بسیار بگوئید استغفر الله و اسئله التوبة.
در حدیث است که حضرت نوح(ع) روز اول این ماه سوار بر کشتی شد و نجات یافت و فرمودند: کسانی که با او هستند روزه بدارند و هر که این روز را روزه بدارد آتش عذاب یک سال از او دور می شود و نیز طبق سخن حضرت صادق(ع) خواندن زیارت امام حسین(ع) در روز اول این ماه مستحب و تأکید شده است.
پیامبر(ص) فرمودند: رجب برای امّت من ماه استغفار است پس در این ماه به محضر پروردگار از گناهان خویش پوزش طلبید که خداوند بخشنده ای مهربان است.
امام صادق(ع) فرمود: روزه بیست و هفتم رجب را از دست مده که آن روزی است که مقام نبوّت به محمّد(ص) داده شد و ثواب آن برای شما به اندازه ثواب شصت ماه است.
نامهای رجب
ماه رجب، به دلیل برخورداری از مزایای گوناگون و توجه به ابعاد معنوی آن، نامهای دیگری نیز دارد؛ نامهایی مثل ماه آمرزش خواهی (شهرُ الاستغفار)؛ ماه تک (رَجَبُ الفَرد) به دلیل تنها واقع شدن و جدا شدن آن از سایر ماههای حرام؛ سرشار (رَجَبُ الاَصَبّ) به دلیل نزول سرشار رحمت الهی؛ ماه امیرمؤمنان (شهرُ امیرِالمؤمنین)، ریسمان الهی و اَصَمْ یعنی برخوردار از فضیلتهای بسیار.
نقل شده که که از جانب معاویه عامل خراسان بود ؛ وقتی خبر شهادت را شنید با صدای بلند را بخواند و گفت(( ای خدا اگر ربیع را در نزد تو قرب و منزلتی است جان او را معجلا قبض کن .))
هنوز این سخن در دهان داشت که وفات نمود . یکی از فقها و دانشمندان زمان بنی امیه گفتند :((چه وقت مردم ذلیل شدند ؟.... گفت ((موقعی که امام حسن(ع) از دینا رفت و زیاد بن ابیه برادر معاویه خوانده شد. و از پی آن حجر بن عدی و یارانش کشته شدند.))
دکتر طه حسین دانشمند معاصر مصری می گوید : (( کشته شدن حجربن عدی یکی از قضایای بزرگ تاریخ است و نیکو کاران زمان معاویه معتقد بودند که معاویه دردسر بزرگ برای اسلام است و خود معاویه هم به این عقیده معترف بود .))
((حسن بصری )) یکی از دانشمندان گفت:(( این شنیع ترین جنایت ها و فجیع ترین آدمکشیها است و مصیبت شهادت حجربن عدی و یارانش بس عظیم می باشد .))
(حسن بن داود ) ذکر نموده که:.
(علامه حلی)فرمودند: که حجر از اصحاب حضرت امیر (ع) و از ابدال بود .
کتاب:حجربن عدی سرباز اسلام - تالیف : ناصر صبا
1- اولین اثر شهادت حجربن عدی و یارانش رسوایی معاویه و شکل گرفتن اعتراضها و سرزنش های کسترده علیه او بود . او که خویشتن را منادی حلم و آزادی می دانست ، دیگر حرفی برای گفتن نداشت . مردم را به هیجان آورد . خشم و اندوه ، جهان اسلام را فرا گرفت .
2- در نگاه شخصیت های آگاه مسلمان ، شهادت حجربن عدی ، صحابی نامدار رسول خدا (ص) با آن وضع رقت بار ، حرمت اسلام را در هم شکسته بود ، برخی از شخصیت ها و سر شناسان مسلمان ، که دل به گوشه گیری و دوری از رخداد های سیاسی روز سپرده بودند عبا شنیدن فاجعه شهادت حجر ناخشنودی خویش راآشکارا ساختند .
3- زنبیل در دست از بازار مدینه می گذشت که خبر شهادت حجر را شنید . از حرکت باز ایستاد و از فرط ناراحتی زنبیل از دستش افتاد . گوشه ای نشست و در حالی که زانوان خویش را به نشانه اندوه در آغوش گرفته بود ،ناخشنودی خود را از ناتوانی و گرفتار آمدن مسلمانان به فرمانروایی معاویه ابراز داشت .
4- حسن بصری ، از دانشمندان معروف اهل سنت و معاصر حجربن عدی ، پس از شنیدن خبر شهادت حجر همواره غمگین می نمود و مکرر می گفت معاویه در زندگی چهار گناه مرتکب شد که هر یک به تنهایی برای اسلام گمراهی و رسیدن او به عذاب الهی کافی است .
الف – شمشیر کشید و با مکر و فریب حکومت به چنگ آورد .
ب- زیاد بن ابیه را برادر خود و پسر ابوسفیان خواند .
ج- خلافت مسلمانان را به فرزند می خواره اش ، که تنبور می نواخت و لباس حریر می پوشید سپرد .
د- حجربن عدی رابه شهادت رساند ، سپس سه بار با چهره غمگین می گفت:
5- در بستر مرگ ، وحشت زده می گریست و می گفت : (( روز محاکمه من درباره حجربن عدی بس دراز خواهد بود . مرا با حق تو ، چه افتاد ؟((حجر)) وصیت کرد :
آرامگاه حجربن عدی و یارانش
مظلومیت و یارانش در آرامگاه آنها نیز دیده می شود چرا که بدن های این شهدا در منطقه مدفون هست و سرهایشان در نزدیکی حرم حضرت رقیه در مسجدی به نام مدفون می باشد . بدنهای این شهدا که در روستایی به نام معروف هست مدفون می باشد و. مقبره و گنبد رنگی و بزرگی به رنگ خاکستری براق وجود دراد . اطراف مرقد مساحت وسیعی برای نشستن زوار دیده می شود . روی دیوار ها و سقف ، چراغ ها و هدایای از سویی مومنان جهان ، قابل مشهده است . بر بالای قبر ، ضریح زیبایی قرار دارد و اطراف آن با قالبهای گرانبها مفروش شده است . بریکی از دیوارهای حرم وی ، تابلوی زیبایی از حریر وجود دارد که شعری از بر آن گلدوزی شده است . در کنار مرقد مسجد بزرگی به نام حجربن عدی ساخته شده است که هر روز در آن نماز جماعت برگزار می شود . محوطه وسیعی اطراف آن پر از زوار و وسایل مختلف برای راحتی مهیاست . چنان که پیداست این روستا به زودی شهری بزرگ خواهد شد . زیرا درآن ساختمان ها و محل های تجاری زیادی در دست ساخت است. و اما مرقد مطهر دیگری که سرهای مبارکشان مدفون هست در > یا مسجد نزدیکی مقام حضرت رقیه در دمشق می باشد . مقبره آنان دارای ضریح فلزی به رنگ زرد است . بر روی ضریح از بانی آن به نام به سال 1413 یاد شده است .. فضای مقبره حدود 25*25 متر مربع بوده و محرابی بسیار ساده دارد . این مسجد در سمت در خیابان اصلی مسیر حرم حضرت ر قیه و حدود 500 متر پایین تر از قرار دارد .
همچنین اسامی شهدا بر روی کتیبه ای در بالای این حجره که در سمت راست راهروی مسجد است دیده می شود . این مسجد امروزه به نام و نیز معروف است . بنای آن را به نسبت می دهند که وی مکان آن را تخریب و جامع بزرگی در سال 721 به جای آن ساخت.
ولادت با سعادت امام محمد باقر علیه السلام ، شاهد عاشورای سال 61 هجری، شهید راه شریعت نبوی و تداوم دهنده طریقت علوی به همه مسلمانان جهان علی الخصوص شیعیان مبارک باد .
شبکه تلوزیونی "آی فیلم" از فردا سریال "حجر بن عدی" را به دو زبان فارسی و عربی روی آنتن میبرد.
به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ شبکه تلوزیونی "آی فیلم" در اقدامی به جا، قصد پخش سریال "حجر بن عدی" را دارد.
پخش این سریال که با محوریت زندگی «حجر بن عدی» صحابی خاص پیامبر اسلام(ص) و امیرالمومنین علی(ع) قرار است نمایش داده شود، از فردا ـ چهارشنبه 18 اردیبهشت ـ به دو زبان فارسی و عربی روی آنتن میرود.
این ساعت 22:30 هر شب پخش و در دو نوبت 6:30 و 14:30 ـ به وقت تهران ـ فردای آن روز نیز بازپخش میشود.
شبکه آی فیلم با قطع پخش سریال "تفنگ سرپر"، برای 12 شب مجموعه تلویزیونی "حجر بن عدی" را جایگزین آن میکند که علت آن را هتاکی تروریستها تکفیری مبنی بر نبش قبر این صحابی جلیل القدر و تهدید به بیحرمتی به حرم مطهر حضرت زینب(س) اعلام کرد.
گفتنی است که تروريستهاي وهابي روز پنجشنبه ـ 12 اردیبهشت ـ در جديدترين جنايت خود در سوريه اقدام به تخريب و نبش قبر جناب «حجر بن عدی کندی» يكي از اصحاب خاص پيامبر اكرم(ص) و اميرالمؤمنين علي(ع)، نمودند. گروهكهاي تروريستي، ابتدا ضريح وی را تخريب و پس از آن نبش قبر كردند. يك رسانه لبناني اعلام كرد: جسد مطهر حجر بن عدي هنوز سالم بوده و تروريستها آن را به مكاني نامعلوم منتقل كردهاند. گروهك تروريستي "جبهة النصرة" با صدور اعلاميهاي مسؤوليت نبش قبر صحابي جليل "جناب حجر بن عدي" و ربودن پيكر وي را بر عهده گرفت.
خداي متعال جريانى را كه ميخواهد در راه اتحادو پيشرفت امت اسلامى سنگاندازى كند، متوقف خواهد كرد |
![]() |
شرکت های تولید کننده با ابداع این روش سیگار کشیدن را برای جوانان جذاب تر کرده و آنها را به سیگار کشیدن بیشتر تشویق می کند.
منتول گیرنده های خنک کننده را در ریه و حلق تحریک و سیگار کشیدن را تحریک و لذت بخش می کند.
همچنین اعتیاد به سیگارهای نعنایی 50 درصد بیشتر از سیگارهای معمولی است چراکه طعم مطبوع آنها وسوسه سیگار کشیدن را تقویت می کند.
براساس نتایج یک بررسی 44 درصد از سیگاری ها از 12 تا 17 ساله و 36 درصد از سیگاری ها 18 تا 24 ساله از سیگارهای نعنایی استفاده می کنند و با وجودی که از مضرات سیگار باخبرند اما قادر به ترک آن نیستند.
وعده های غذایی برای تامین انرژی بدن بسیار لازم هستند همچنین خوردن هر خوراکی خاصی می تواند ویتامین، مواد معدنی خاصی را وارد بدن کند اما برای آنکه از همه این موارد استفاده کامل را ببرید باید نکاتی را در نظر داشته باشید برای مثال بعد از خوردن غذا نباید کارهای خاصی را انجام دهید که در ادامه در مورد آن بحث می کنیم:
** چای ننوشید
در اولین حرکت باید از نوشیدن چای یا مایعات گرم خودداری کنید. افرادی که پس از خوردن غذا سریعا چای می نوشند آهن مواد خوراکی را جذب نمی کنند همچنین مشکلات دستگاه گواردش در این افرا دبسیار دیده می شود. اسیدی که در چای وجود دارد همچنین می تواند پروتئین غذا را نیز از بین ببرد. حداقل بین خوردن غذا تا چای نیم ساعت زمان بگذارید.
** دوش نگیرید
برای انکه هر غذایی را هضم کنید نیاز است تا گردش خون به سمت شکم شما در جریان باشد اما با رفتن به حمام دقیقا این رفتار برعکس می شود چرا که خون به سمت دست و پای شما حرکت می کند. این مورد باعث دیر هضم شدن غذا و مواردی خطرناک برای سلامت شما خواهد شد. یک ساعت زمان مناسبی است که می توانید بین حمام و غذا فاصله بیاندازید.
** نخوابید
خوردن و خوابیدن تنها باعث تنبل شدن شما نمی شود بلکه بیماری های مختلفی را نیز در بدن به وجود می آورد. به محض انکه می خوابید مایعات معده به سمت بالا حرکت می کند و با ورود به گلوی شما سوزش شدیدی به وجود می آورد. ترش کردن نیز یکی دیگر از نتایج خوابیدن پس از غذا است. شما با خوابیدن تنها فشار اضافی را به دیافراگم وارد می کنید.
** قدم زدن را فراموش کنید
همیشه توصیه شده است که برای داشتن بدنی سالم و هضم زودهنگام پیاده روی کنید اما دقیقا پس از خوردن پیاده روی را فراموش کنید. پیاده روی پس از غذا باعث می شود تا اسید های معده به سمت بالا و گلو حرکت کنند که با ادامه دار شدن پیاده روی باعث عفونت هم می شود.
** میوه نخورید
میوه همیشه خوب و مفید است اما هیچگاه آن را پس از غذا میل نکنید چرا که دقیقا عملی معکوس دارد. میوه باعث می شود تا زمان رسیدن غذا به معده و هضم آن افزایش پیدا کند. میوه همچنین باعث می شود تا شکر زیادی به بدن شما جذب شود که نتیجه ای جز چاقی و اضافه وزن به همراه نخواهد داشت.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني لبیک به نقل از حج، وهابيت و غلوّ عنوان كتابي است به قلم علي اصغر رضواني كه در بخشهاي مباحث تمهيدي، غلو وهابيان در تكفير مسلمانان، افراط و اعتدال در اسلام و عوامل و آثار تندروي از سوي موسسه فرهنگي مشعر وابسته به بعثه مقام معظم رهبري منتشر شده است.
براساس اين گزارش، كتاب وهابيت و غلوّ به قلم علي اصغر رضواني در قطع رقعي، 120 صفحه، شمارگان 3000 نسخه و به قيمت هزار و چهارصد تومان از سوي نمايندگي ولي فقيه در امور حج و زيارت منتشر و روانه بازار نشر شده است.
وهابيان شيعه را به دليل بعضي از اعتقاداتي كه دارد، غالي دانسته و به آنها نسبت بدعت يا شرك يا كفر دادهاند كه از آن جمله اعتقادات ميتوان به اعتقاد به نظام واسطه بين خلق و خالق، سلطه غيبي اوليا در برزخ، علم غيبي اوليا در برزخ و با واسطه از خدا حاجت خواستن اشاره كرد كه هر يك در سلسله مباحث وهابيتشناسي بررسي شده است.
در طول تاريخ نيز، افراد يا گروههايي بودهاند كه در حق پيامبران و اولياي الهي غلو كردهاند و اين انكارناپذير است اما متأسفانه مغرضان و معاندان يا جاهلان اين تفكر را به برخي از مسلمانان نسبت دادهاند؛ كتاب وهابيت و غلوّ بر آن است تا به تفصيل به بررسي موضوع «غلوّ» كه از سوي وهابيت مطرح ميشود بپردازد.
مفهوم غلو در لغت، مفهوم اصطلاحي غلو، حدّ و ميزان در غلوّ، پديده غلو در جهان اسلام، برخي از عقايد غلوآميز، موضع ائمه اهل بيت عليهمالسلام در برابر غاليان، موضع متكلمان اماميه برابر غلو و غاليان، تهمت غلو به شيعه، خصوصيات وهابيت و خبر پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله از موضوعات بخش مباحث تمهيدي اين كتاب است.
در بخش غلو وهابيان در تكفير مسلمانان ميخوانيم: «نقد ديدگاه وهابيان، خلط وهابيان بين غاليان و تشيع، عوامل خلط بين غلو تشيع، تأويل صفات خبري از مصاديق غلو نزد وهابيان، منشأ اشتباه وهابيان در شفاعت، علم غيب، هدايت، رأفت و رحمت، ديدگاه منصفان اهل سنت درباره شيعه و ديدگاه دكتر قرضاوي درباره غلو وهابيان».
اسلام و نهي از تندروي، لزوم رعايت حدّ اعتدال، حقيقت افراط و تفريط در دين، وجوب رفق و مدارا در دعوت به سوي خدا، احتياط در تكفير مسلمانان، وجوب تفحص و عدم سرعت در تكفير، خطر تندروي در تكفير، راه علاج افراط گري و ضابطههاي انكار منكر از موضوعاتي است كه در بخش افراط و اعتدال در اسلام مطرح شده است.
بخش عوامل و آثار تندروي نيز با بررسي تعصب در رأي، محور قرار دادن اشخاص، تقليد كوركورانه، سوابق افكار، سوء ظن به ديگران، فهم ظاهري از دين، پيروي از متشابهات، عدم آگاهي از مباني ديگران و عدم شناخت حقايق تاريخي در بخش عوامل و بيتوجهي به آراي ديگران، طعن بر مخالفان، خشونت طلبي، متنفر كردن مردم از دين و تكفير ديگران در بخش آثار بر آن است تا عوامل و آثار تندروي را برشمارد.
راه علاج افراطگري عنوان موضوعي از بخش افراط و اعتدال در اسلام است كه در مطلبي از آن با عنوان پرهيز از علماي تندرو ميخوانيم: «يكي از عوامل تندروي وهابيان و طلاب حوزههاي علميه آنها، پيروي از محمد بن عبدالوهاب است؛ او كسي بود كه هيچكس غير از خود را قبول نداشت و ديگران را به كفر و فسق نسبت داد، و لذا طبيعي است كساني كه پيرو او هستند اين خُلق و خو در آنها نفوذ كرده باشد».
اين استاد برجسته حوزه علميه با بيان اينكه حيات و كيان برادران اهل سنت به بركت اهل بيت(ع) است اظهار كرد: برادران اهل سنت اينها را خوب گوش دهند، بعد بررسي كنند و بدانند كه مديون اهل بيت(ع) هستند. همه ما جريان كربلا و رجزخوانيهاي پليدانه امويان را شنيديم؛ آنها كه نيامدند با شيعيان بجنگند، بلكه به جنگ قرآن و اسلام آمده بودند و حسين بن علي(ع) غدير را زنده كرد و شما در پناه غدير، سقيفه را به پا كرديد. شرم هم چيز خوبي است. اگر كربلا نبود سقيفه هم نبود.آيتالله جوادي آملي تاكيد كرد: خجالت بكشيد. حرفي غير از اين داريد كه اولي و دومي و سومي را ابي عبدالله (ع) زنده كرد. كمي فكر كنيد. شرف و حيثيت و كرامت شما به وسيله كربلا و همين حجر بن عديهاست.اين مرجع تقليد با اشاره به اينكه اگر غدير و مفاخر شيعه از دست برود، در كنارش سقيفه هم از دست ميرود اظهار كرد: سقيفه لرزان است و شما مديون كربلا هستيد.
آيتالله جوادي آملي به تاثير قرآن و عترت در طول تاريخ و نهضتهاي اسلامي اشاره كرد و افزود: الان هم خاورميانه را قرآن و عترت حفظ كرده است، يعني امام و شاگردانش و مراجع قيام كردند.وي تاكيد كرد: بختيار براي حمايت از قانون اساسي كه رژيم سلطنتي آن را امضا كند، راهپيمايي 400 هزار نفري را از ميدان امام حسين(ع) تهران تا ميدان انقلاب راه اندازي كرد. آنها خيال كردند با 400 هزار نفر مشكلشان حل ميشود اما وقتي تاسوعا و عاشورا و 28 صفر شد ميليونها نفر از مردم وارد خيابانها شدند و كار رژيم يكسره شد.
به گفته این استاد حوزه، در دوران دفاع مقدس هم در خاكريزهاي اول و دوم، يك نوار مرز پرگهر يا يك پرچم سه رنگ نبود، هر چه بود يا حسين يا حسين، كربلا كربلا، يا زهرا يا زهرا و... بود.آيتالله جوادي آملي با بيان اينكه الان نام امام در مصر، تونس، عربستان، يمن، قطر، بحرين و... برده ميشود، تاكيد كرد: اگر الان نفس تازه ميكشيد و اگر گذشتگان شما نفس تازه ميكشيدند به بركت اهل بيت(ع) است. شما هم خواب بوديد كه يك بيداري شما را بيدار كرد.استاد برجسته حوزه علميه افزود: كسي كه امروز اسلحه را به دست القاعده و طالبان داد فردا همان اسلحه را عليه شماها به كار ميبرد.
اين مرجع تقليد به همزيستي مسالمتآميز شيعيان و اهل سنت در ايران اشاره كرد و گفت: ساليان متمادي بردران اهل سنت و شيعه در ايران زندگي ميكنند و در دفاع مقدس هر دو براي حفظ اصل اسلام شهيد شدند؛ اگر گوشهاي از اين مفاخر آسيب ببيند به خود شما بر ميگردد.وي افزود: آمريكا اصولا يك ملت وحشي است كه وحشيتر از اينها وجود ندارد؛ اينها دو جنگ خانمان سوز جهاني اول و دوم را راه اندازي كردند و بيش از 70 ميليون نفر را خاك كردند. الان هم كه دم از دموكراسي ميزنند دست آنها روي ماشه بمب اتم است و اگر جنگ شود 70 ميليون كشته ميشود 700 ميليون.به گفته آيتالله جوادي آملي، كساني كه به دنبال تخريب قبور ائمه و اماكن مقدسه هستند جزو اهل سنت واقعي نيستند؛ آنها اگر نظر تسنن دارند بايد بدانند كه سقيفه آنها به بركت غدير است.
اين مرجع تقليد به تلاش بزرگان شيعه از جمله امام راحل و مقام معظم رهبري براي تقريب مذاهب و جلوگيري از وقوع جنگ فرقهاي بين شيعه و سني اشاره كرد و افزود: بزرگان شيعه ضمن محكوم كردن اين گونه جنايتها و عرض تسليت به محضر امام زمان(عج)، سراسر جهان اسلام را به صبر و خويشتن داري راهنمايي كردند كه مبادا اثر متقابل انجام دهند تا بهانهاي دست دشمنان باشد.
در حکایتی دل نشین از پیامبر گرامی اسلام از زبان شخصی به نام ثوبان این چنین آمده است که: با رسول خدا(ص) در قبرستان بودیم. حضرت ایستاد و گذشت و دوباره ایستاد. عرض کردم: یا رسول الله، چرا این گونه رفتار می کنید؟ پس آن حضرت گریه شدیدی کرد، ما هم گریه کردیم. آن گاه فرمود: ای ثوبان، صدای ناله اهل عذاب را شنیدم. بر آنها رحم کردم، دعا کردم و خداوند عذاب آنها را تخفیف داد. سپس فرمود: ای ثوبان! اگر کسانی از اهل این قبرستان، که در عذابند، یک روز از ماه رجب را روزه گرفته بودند و یک شب را تا صبح قیام می کردند و به عبادت می پرداختند، در قبرها معذب نمی شدند.5
گاه شیئی گران بها، یا انسانی ارزشمند و یا یک زمان مهم و ویژه، مورد بی توجهی انسان ها قرار می گیرد، تنها بدان سبب که شناختی از آنها ندارند و در نتیجه، بهره خویش را از آنها نمی ستانند و استفاده لازم را نمی برند. ماه رجب از زمان ها و اوقات بسیار مهم و ویژه است که برای آنکه ـ بدون استفاده این فرصت ـ از کفمان نرود. روایات فراوانی پیرامون فضیلت این ماه و شناساندن قدر و منزلت آن از طریق اهل بیت(ع) به دست ما رسیده است که در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهد شد:
1. پیامبر اکرم(ص) فرمود:
آگاه باشید که رجب ماه خداست و آن ماه بسیار بزرگی است. این ماه «اصم» نامیده شد؛ بدان سبب که هیچ ماهی در فضیلت و حرمت در نزد خدا با او برابری نمی کند.1
2. از ابن عباس نقل است که:
هرگاه ماه رجب می آمد، رسول خدا(ص) مسلمانان را دور خود جمع می کرد و میان آنها می ایستاد. آن گاه خطبه می خواند، حمد و ثنای الهی را به جای می آورد و صلوات بر انبیای گذشته می فرستاد و می فرمود:
ای مسلمانان، ماه بسیار بزرگ و بابرکتی بر شما سایه انداخته است ـ یعنی ماه رجب ـ و آن ماهی است که در آن، رحمت خدا بر کسی که خدا را عبادت کند، فرو می ریزد؛ بدان شرط که مشرک و بدعت گزار نباشد. آگاه باشید که در ماه رجب، شبی است که هر که خواب را در آن، بر خود حرام کند و به عبادت خدا بپردازد، خدا بدنش را بر آتش حرام می کند و هفتاد هزار ملک با او مصافحه می کنند و برایش تا رجب بعد آمرزش می طلبد.2
باید گفت آن شب نامعلوم که در ذیل خبر ذکر شد، چه شبی است، علما با استفاده از اخبار دیگر، چهار احتمال داده اند: احتمال دارد مراد، شب اول ماه رجب باشد و یا شب جمعه اول رجب که به لیلةالرغائب موسوم است. نیز احتمال دارد مراد، نیمه رجب و یا بیست و هفتم رجب باشد.
3. و از حضرت امیرمؤمنان علی(ع) نقل است که:
هر کس در ماه رجب صدقه بدهد، خداوند روز قیامت در بهشت او را به ثوابی گرامی می دارد که هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و به خاطر بشری خطور نکرده است.3
4. از امام رضا(ع) نیز روایت شده است:
هر که به اشتیاق ثواب، روز اول ماه رجب را روزه بدارد، خدای عزوجل، بهشت را بر او واجب گرداند؛ هر که روز وسط رجب را روزه بدارد، می تواند دو قبیله (پرجمعیت) مانند ربیعه و مضر را شفاعت کند؛ و هر که روز آخرش را روزه بدارد، خدای عزوجل او را از پادشاهان بهشت گرداند و شفاعتش را دربارة پدر، مادر و همة بستگان و آشنایان و همسایگان بپذیرد، گرچه در میان آنها مستحقان دوزخ باشند.4
5. در حکایتی دل نشین از پیامبر گرامی اسلام از زبان شخصی به نام ثوبان این چنین آمده است که: با رسول خدا(ص) در قبرستان بودیم. حضرت ایستاد و گذشت و دوباره ایستاد. عرض کردم: یا رسول الله، چرا این گونه رفتار می کنید؟ پس آن حضرت گریه شدیدی کرد، ما هم گریه کردیم. آن گاه فرمود: ای ثوبان، صدای ناله اهل عذاب را شنیدم. بر آنها رحم کردم، دعا کردم و خداوند عذاب آنها را تخفیف داد. سپس فرمود: ای ثوبان! اگر کسانی از اهل این قبرستان، که در عذابند، یک روز از ماه رجب را روزه گرفته بودند و یک شب را تا صبح قیام می کردند و به عبادت می پرداختند، در قبرها معذب نمی شدند.5
6. شخصی به نام سالم نامی که از صحابه حضرت صادق(ع) بود، می گوید: چند روزی از ماه رجب باقی مانده بود که خدمت آن حضرت مشرف شدم.
فرمود: ای سالم، آیا چیزی از این ماه را روزه گرفته ای؟ عرض کردم: خیر. فرمود: آن قدر ثواب از تو فوت شده که مقدار آن را تنها خدا می داند! سپس فرمود: همانا رجب، ماهی است که خداوند او را فضیلت داده و بسیار احترام کرده و کرامت آن را برای روزه داران واجب ساخته است.
سالم گوید: عرض کردم: یابن رسول الله، اگر چند روزی باقی مانده از این ماه راه روزه بدارم، به مقداری از ثواب های آن می رسم؟ فرمود: ای سالم! هر که یک روز از آخر این ماه را روزه بدارد، خدا ایمن می گرداند او را از سختی سکرات مرگ و هول قیامت، و عذاب قبر.
7. نماز سلمان در ماه رجب:
رسول خدا(ص) فرمود: ای سلمان، هر مرد و زن مؤمن که در ماه رجب سی رکعت نماز بخواند و در هر رکعت پس از حمد سه مرتبه «قل هو الله احد» و سه مرتبه سوره «قل یا ایّها الکافرون» را قرائت کند، خداوند هر گناهی را که در پیری و جوانی کرده است، از نامه عمل او محو می کند، و ثواب کسی را که در تمام آن ماه، روزه گرفته باشد، به او عطا می کند و تا سال آینده نام او را از نمازگزارندگان می نویسد و در هر روز از آن ماه، ثواب شهیدی از شهدای بدر برای او باشد و خداوند میان او و آتش فاصله انداخته و به عدد هر رکعت، ثواب هزارهزار رکعت در نامه عمل او می نویسد و او از پل صراط به سلامت رد می شود. و طریقه نماز این است که:
ده رکعت روز اول، ده رکعت روز نیمه و ده رکعت در روز آخر ماه رجب به جا آورد، هر دو رکعت به یک سلام و بعد از هر دو رکعت، دست ها را به آسمان بلند و چنین دعا کند:
لا إله إلّا الله وحده لا شریک له، له الملک و له الحمد یحیی و یمیت و هو حیّ لایموت بیده الخیر و هو علی کلّ شیءٍ قدیر. اللّهمّ لامانع لما اعطیت و لامعطی لما منعت و لاینفع ذالجدّ منک الجدّ.6
یادآوری: پرسشی که ممکن است در ذهن ها بیاید این است که، چگونه امکان دارد در برابر اعمالی ناچیز و اندک در ماه رجب، آن همه ثواب و پاداش مترتب باشد؟ چگونه ذهن آدمی می تواند گستردگی آن همه ثواب را اذعان کند؟
در پاسخ باید گفت:
اولاً، متناسب با مقام کبریایی حضرت حق و جود و بخشش بی کران و بی انتهایش، همین قاعده است که در برابر اندکی از عمل خیر، پاداشی فراوان عطا فرماید، نه آنکه با آن همه فضل و رحمتش، در مقابل کار نیک به اندازه همان کار پاداش دهد. اساساً همان گونه که در دعای افتتاح وارد شده است: ولاتزیده کثرة العطاء ألّا جوداً و کرماً؛ فراوانی عطا، (نه تنها از خزائن حق تعالی نمی کاهد)، بلکه بر جود و کرمش می افزاید و جود و کرمش را گسترده تر می سازد.
گنج تو به بذل کم نیاید
وز گنج کس این کرم نیاید
نظامی
به هر حال، به قول شیخ محمود شبستری، خداوند با یک جذبه، گدایی را شاه می گرداند و کوهی را در مقابل کاهی می بخشد:
گدایی گردد از یک جذبه شاهی
به یک لحظه دهد کوهی به کاهی
شبستری
درین دریا فکن خود را، مگر دری به دست آری
کزین دریای بی پایان، گهر بسیار برخیزد
وگر موجیت برباید، چه دولت مر تو را زان به
که عالم پیش حکم تو، چو خدمتکار برخیزد
عراقی
ثانیاً این گونه نیست که به صرف انجام دادن روزه و عبادات در این ماه، همه ثواب ها به دست آید؛ زیرا همان گونه که در روایات و نیز در دعای گرسنگی و تشنگی قرار مده». بهره برخی از روزه داران، از روزه، تنها گرسنگی و تشنگی و از عبادت، تنها خستگی بدنی است.
بنابراین، بدون شک بهره کامل از ثواب این عبادات از آن کسانی است که حتی المقدور، شرایطی چون اخلاص و اجتناب از گناهان را مراعات کنند.
پی نوشت ها:
1. مجلسی، بحارالانوار، ج97، ص26.
2. همان، ص47.
3. همان، ص33.
4. امالی شیخ صدوق، ص10.
5. مجلسی، همان
6. آیت الله میرزا جواد ملکی تبریزی، المراقبات، ص131 و 132.
یکم رجب
ولادت امام باقر (علیه السلام)
دوم رجب
ولادت با سعادت امام هادی (علیه السلام)
سوم رجب
شهادت امام هادی (علیه السلام)
حالا بگذارید کسانی که برای دنیا و آخرت مردم تعیین تکلیف می کنند پناهگاه بسازند و خود را نجات یافته و وارثان دنیای جدید بدانند، ولی بدانند که: «یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ » (سوره فتح آیه ۱۰)حاشا که از آنچه در انتظارشان هست و خداوند متعال وعده فرموده مفری بیابند.
شايد نظريه ي ماده و ضد ماده نشان دهد که چگونه جهان از هیچ آفریده شد. امروزه نظریه های پیشرفته فیزیک ابتدا از طریق ریاضی حل و ثابت می شود سپس تجربیات علمی آن را تأييد مي كند. لذا ، ساده ترين راه اين است كه ابتدا قضيه را از طريق رياضي حل كنيم تا فهم آن آسان شود. ما مي دانيم در مقوله اعداد ، عدد صفر يعني هيچ ، اما اگر اين هيچ را تجزيه كنيم ، دو عدد با كميت مساوي و علامت مخالف و ضد هم ( ازواج اعداد اضداد ) به دست مي آيد. مثلاً با تجزيه صفر مي توانيم دو عدد ۸ يكي با علامت مثبت و ديگري با علامت منفي به دست آوريم ، كه هر دو در عالم وجود براي خود شخصيتي مستقل دارند. و هرگاه آن دو ازواج اضداد را با هم جمع كنيم باز هم به همان نيستي ( صفر ) خواهيم رسيد. (۰=(۸-)+(۸+)) ، در جهان مادي هم چنين است. خداوند جهان را از هيچ آفريد و هيچ را به ماده و ضد ماده تجزيه كرد. آنگاه ، ماده را اساس تشكيل اين دنيايي كه مادر آن هستيم قرار داد :
وَ مِن كُلّ شَيْ ءِ خَلَقْنَا زَوْجَيّنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ ( ذاريات/۴۹ )
منبع : كتاب قرآن و علوم طبيعي
اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام آثار واجبات ر یکی یکی بیان فرموده اند و در کتب روایی ما حکایت شده است
مثلاً در روایات باب صلات، چندین هزار روآیت آثار نماز را بیان کرده اند. همچنین در باب طهارت آثار وضوی دائم داشتن و در باب صوم ثواب روزه ذکر شده است. آثار سایر واجبات و مستحبات نیز هر کدام در باب خود آمده است. بانو علامه هاشمیه در کتابش حدود پنجاه اثر برای نماز شمرده است. پس واجباتی که انجام می دهیم، اثر و نتیجه اش عاید خود ما می شود و به خدا چیزی منتقل نمی شود. خداوند ذاتاً غنی است. صفات ثبوتیه عین ذات حضرت حق هستند؛ یعنی علم، حیات، قدرت و غنای او همیشه بوده. او نیازی به نماز ما ندارد. لکن عبادات برای خود ما آثار و نتایج فوق العاده ای دارند.
1. نماز
نماز، سبب زیادی رزق، موجب صحت، توشة مؤمن در قیامت و انیس انسان در قبر است و به صورت های مختلفی در نشئه های وجود در می اید: در برزخ و قبر به صورت فرش، در محشر به شکل تاج است. سپر بین انسان و آتش جهنم نیز هست و انسان را از صراط عبور می دهد. انسان نمازگزار دیگر معصیت نمی کند و این صریح ایة شریفه است: «اَلصلوةَ تَنْهی عَنِ الْفَحْشْاءِ و المُنْکَر»3. اما اگر اهل نماز، غیبت کند و تهمت بزند و کلاه برداری کند و به ناموس دیگران خیانت ورزد، معلوم می شود که نمازش، نماز نبوده؛ زیرا اگر نماز بود، او را از هر معصیت و مخالفتی بازمی داشت. ما باید سعی کنیم که نمازمان نماز باشد. نماز معراج مؤمن است: «الصّلوةُ معراجُ المؤمن».4 موقعی که برای نماز تکبیرة الاحرام می گوییم، یعنی غیر خدا را پشت سر انداخته ایم و در ملکوت سیر می کنیم. باید در نماز متوجه حق باشیم تا سیر ما صعودی باشد. ما باید خود را برای ورود به عالم آخرت آماده کنیم: «انا لله و انا الیه راجعون». ما در حال بازگشت به طرف خدا هستیم. چند منزل پایین آمدیم و نزول کردیم تا رسیدیم به دنیا، و از اینجا شروع می کنیم به رجعت و برگشت به طرف خدا. اما ابتدا کجا بودیم؟ عالم ذر. در آنجا وضعمان بسیار خوب بود. خداوند برای امتحان، ما را در این قفس خاکی زندانی کرد. چه بلاها که به سر خودمان آوردیم، چه خیانت ها که در حق خودمان روا داشتیم، در نتیجه، این همه فاصله بین خودمان و حضرت احدیت ایجاد کردیم.
محبت حق تعالی به انسان
هر مقداری از حضرت حق که دورتر بشویم، از منزلت انسانی خود بیشتر فاصله می گیریم. البته او با ما هست: «و هو مَعَکُم اینما کُنتم».5 این من هستم که برای خودم حجاب های ظلمانی ایجاد می کنم؛ زیرا هر معصیتی یک حجاب و در حکم یک سلول آهنی است. ولی تمام این حجاب ها و سلول ها را می توان از میان برداشت. ناصری می تواند حجاب های هفتاد ساله و سلّول های متعددی را که برای خود درست کرده، با یک شب درِ خانه خدا آمدن، و با گفتن اینکه اشتباه کردم، در اثر ندامت قلبی، موجبات رستگاری خود را فراهم سازد.
جوان ها کارشان بسیار آسان تر و راهشان نزدیک تر است. یک شب درِ خانه خدا برویم و بگوییم: خدایا، «مَن لی غَیرک؛ کسی نیست که به من رحم کند و مرا مورد عنآیت قرار بدهد، به جان امام زمان علیه السلام قسم، خدا گناهان ما را می بخشد. کسی که چنین خدای مهربانی دارد، ایا سزاوار است که از او غافل بماند؟ چرا باید بگذارد بار گناهانش سنگین شود؟ در روایات آمده است که اگر شخص معصیت کاری در حالی که همه خوابیده اند، بیدار شود، و دو رکعت نماز بخواند و بگوید خدایا من آمدم، خداوند او را می پذیرد وگناهانش را می آمرزد. همچنین در روآیت آمده است که خشنودی خداوند از چنین کسی، بیشتر از کسی است که بار سفر و راحله اش را در بیابان گم کرده و تن به مرگ داده و ناگهان زاد و توشه اش را یافته است. در روآیت دیگر آمده است که خدا ما را دوست دارد و ما را نیافریده تا در آتش دوزخ بسوزیم، او ما را خلق کرده است که در اوج سعادت و تکامل و در قرب خودش زندگی کنیم. نماز، کلید بهشت است، مهریة حورالعین است، سبب باز شدن چشم بصیرت انسان است، کسی که نمازش را درست می خواند پشت دیوارها را می بیند و چشم بصیرتش باز می شود. ویژگی عجیب نماز، این است که معجونی از عبادات گوناگون است.
برخی افراد فقط به ذکر استغفار یا تسبیح می پردازند؛ اما نماز عبادتی است که در آن؛ تکبیر، تسبیح، تعظیم، تحمید و...، همه چیز در این نماز موجود است. لذا بهترین عبادات نماز است. نبی اکرم به اندازه ای برای نماز خواندن می ایستادند که پاهایشان ورم می کرد. آیه نازل شد که «ما انزلنا علیک القرآن لِتَشْقی؛6 برای چه خودت را این قدر به زحمت می اندازی؟» عرض کرد: «افلا اَکون عَبداً شکورا؛7 پروردگارا، در ازای این همه نعمت ها، نباید شاکر و شکرگذار تو باشم؟!» وقتی که امام زمان نماز می خوانند، درهای آسمان ه باز می شود و نماز من و شما هم با این همه نواقصش، به احترام امام زمان قبول می شود و به آسمان ها عروج می کند. در روآیت داریم: «اوّلُ الوقتِ رضوانُ الله؛8 در اول وقت رضآیت حق و خشنودی خداست».
مرحوم قاضی که استاد اخلاق بودند و از مردان بسیار فوق العاده و راه رفته، از او نقل شده که: من هر چه دارم، از نماز اول وقت دارم.
2. تسبیح حضرت زهرا علیها السلام
تسبیح حضرت زهرا علیها السلام
نیز بعد از نماز خیلی اثر دارد و کارهای نا بسامان زندگی ما را سامان می دهد. اگر کارت گره خورده، تسبیح حضرت زهرا علیها السلام را بگو، تا کارگشایی کند. حضرت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آن را به حضرت زهرا علیها السلام تعلیم داد تا در امور دنیوی دخترش گشایشی پیدا شود.
3. ساخت مسجد
یکی از اعمال مستحب، تأسیس مسجد است. روآیت زیادی در این زمینه نقل شده است. در روآیت فرموده که حتی المقدور اگر می توانی، یک مسجد برای خودت بساز؛ اگرچه به اندازه ای باشد که یک کبوتر در آن بخوابد، که کنآیه از کوچکی مسجد است. اگر مسجدی کوچک بسازی، خداوند خانه ای در بهشت برای تو مهیا می کند: «مَنْ بَنا مَسْجِداً بَنَا اللهُ لَهُ بِیتاً فِی الْجَنَّه».9 اگر نمی توانی مسجد بسازی، دست کم مقداری آجر یا کیسه ای سیمان یا مقداری سنگ برای ساخت مسجد کمک کن و یا یک روز برای ساخت مسجد کار بکن. اینها همه اش اثر دارد. در روآیت حکایت شده حضرت حق فرمود: «ان بیوتی فی الأرض المساجد؛10 خانه های زمینی من مساجدند».
«و طوبی لمن زارنی فی بیتی؛ خوشا به حال کسی که در خانة من به زیارت من بیاید». و امام حسن مجتبی علیه السلام فرمودند: کسی که داخل مسجد می شود، زائر خداست و بر خداست که از زائرش پذیرایی بکند. الهی، ما همه برای زیارت تو به مسجد آمده ایم می خواهی از ما پذیرایی کنی؟ لطف کن و پرونده گناهان گذشتة ما را بایگانی کن، خداوندا، آنچه به اولیا و مقربین و اوتاد و نجبا و نقبا عنآیت کرده و می کنی، به ما هم عنآیت بفرما. در روایت است: «مسجد بازار قیامت است». دنیا بازار دارد، آخرت هم بازار دارد و بازارش مساجدند هر کسی ببیند که چه چیزی می فروشد. به اینجا آمده ای ت نفس خودت و هوا و هوس هآیت را بفروشی. در مقابل، چه چیزی بخری؟ حقیقت را!
4. صلوات
در مورد صلوات هم تأکید بسیار شده. از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام روایت شده:کسی که یک مرتبه بر نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم صلوات بفرستد، خداوند ده هزار مرتبه بر او صلوات می فرستد و در روآیت دیگری است که نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: کسی که یک مرتبه بر من صلوات بفرستد، خداوند تمام گناهانش را می آمرزد و «لَم یبْقِ مِنْ ذُنوبِه ذَرّة». حضرت صادق علیه السلام فرمودند: «لَم یبْقِ شیءٌ مِمّا خَلق الله اِلا صلّی علی ذلک العبد؛11 کسی که یک بار بر نبی اکرم صلوات بفرستد، از مخلوقات خداوند چیزی نمی ماند، مگر آنکه بر او صلوات بفرستند». تمام ملائکة عرش و کرسی و زمین همه عالم وجود برای او صلوات می فرستند. در روآیتی نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
«من صلّی علی و لم یصلّ علی آلی لم یجد ریح الجنه؛12 کسی که بر من صلوات بفرستد ولی ذریه و آل مرا درود نفرستد، در قیامت بوی بهشت به مشام او نخواهد رسید». در مفاتیح الجنان در اعمال روز جمعه فرموده است: کسی که در روز جمعه بگوید: «اللهم صلّ علی محمدٍ و آل محمد و عَجّل فرجهم»، نمی میرد تا امام زمان را درک کند. در روآیت دیگر آمده که این صلوات اختصاص به روز جمعه ندارد و همة روزها را شامل می شود. امام صادق علیه السلام فرمودند: بهترین چیزی که روز قیامت در میزان اعمالت می گذارند و بار اعمال صالح تو را سنگین می کند، صلوات بر محمد و آل محمد علیهم السلام است.
به نقل از مفتاح 24، براستی قلم در برابر عظمت و وفای حجر، عاجز و ناتوان است، او کسی نبود که بزرگیها و فداکاریهایش را بتوان به آسانی ترسیم کرد.
او مرد خدا بود، مرد رزم بود، مرد وفا بود، شب زندهدار و روزهدار بود ... او یک مسلمان راستین بود.
توهین به شخصیت پیامبر اسلام با هدف از بین بردن محور اتحاد مسلمان است |
![]() |
شرکت کنندگان در اجلاس بیداری اسلامی و علما و در کمیسیون "پیامبر اعظم، محور امت اسلامی" تاکید کردند: دشمنان اسلام با توجه به نقش محوری رسول اکرم(ص) در وحدت نظر تمام مسلمانان، در تلاش هستند تا با توهینهای مکرر به ساحت ایشان از آن پیامبر عظیمالشأن قداستزدایی کنند.
شیخ ابوالفتاح حجاج از علمای فلسطین گفت: دشمنان با تهاجم استعماری امت اسلام را به خود مشغول کرده اند و در نفشه انها ست که کشورهای مسلمان را تجزیه و تقسیم کنند.
تنها راه نجات و رهائی مسلمین از مشکلات وحدت کلمه است. |
![]() |
شیخ شمس الدین شرف الدین از علمای یمن گفت: تنها راه نجات و رهائی مسلمین از مشکلات وحدت کلمه است.
وی در پایان از زحمات دست اندرکاران این اجلاس تشکر کرد.
حیات کعبه، حیات دین است و با حیات دین مردم زنده اند و با خراب شدن و ترک کعبه، دین می میرد و با مرگ دین، مردم نیز خواهند مرد.
دست امریکا و رژیم صهیونیستی در همه دشمنیها و ظلم و ستم ضد جوامع اسلامی نمایان است. | ![]() |
دست امریکا و رژیم صهیونیستی در همه دشمنیها و ظلم و ستم ضد جوامع اسلامی نمایان است
مولوی شمس الدین پهلوان از جنبش طالبان افغانستان در دومین روز از اجلاس جهانی علما و بیداری اسلامی در تهران گفت: دست امریکا و رژیم صهیونیستی در همه دشمنیها و ظلم و ستم ضد جوامع اسلامی نمایان است.
وی در پایان با تشکر از مسئولان ایرانی و دست اندرکان مجمع بیداری اسلامی برای برگزاری این اجلاس گفت: این کار کاری بزرگ و ستودنی است و باید همه سعی و کوشش کنند برای گسترش جریان بیداری اسلامی تلاش بیشتری کنند
گروهک های تروریستی مخالف نظام سوریه، مزار حجر ابن عدی از اصحاب پیامبر اکرم (ص) و حضرت علی (ع) را ویران و اقدام به نبش قبر وی کردند.مزار این صحابی عالیقدر پیامبر (ص) در منطقه ˈعدراˈ در نزدیکی دمشق قرار دارد.به نوشته این رسانه ها، جسد مطهر حجر بن عدی هنوز سالم بوده و تروریست ها جسد این شیعه امیرالمؤمنین (ع) را به مکانی نامعلوم منتقل کرده اند.حجر بن عدی از سرداران سپاه حضرت علی (ع) در جنگ های ˈصفینˈ و ˈنهروانˈ بوده است.گفته مي شود قبر "حجر بن عدي" در منطقه "مرج" در حومه منطقه "الغوطه" در اطراف دمشق قرار دارد.کارشناسان مسائل ديني و فرهنگي معتقدند که تروريست ها با نبش قبر و ربودن پيکر اين يار أمير المؤمنين، خواسته اند که قبر و محل دفن وي را گم کرده و جلوي ساخته شدن حرمي توسط شيعيان در اين محل را بگيرند. قابل ذکر است "حجر بن عدي" به همراه فرزندش و 11 تن از ياران و همراهانش، در زمان حکومت بني اميه با أمير المؤمنين علي عليه السلام بيعت کردند از همين رو "معاويه بن أبي سفيان" فورا دستور قتل آنان را صادر کرد.
حزب الله در این بیانیه با ابراز نگرانی شدید نسبت به ادامه تعرض به مقامات و مقدسات مذهبی، از تمام مسئولان ذیربط می خواهد که در خصوص اینگونه مسایل مسئولیت پذیر باشند تا در نهایت شریک این جنایات قرار نگیرند.حزب الله همچنین از تمام مسئولان می خواهد که به منظور جلوگیری از تکرار اینگونه مسایل که سبب فتنه و شر فراگیر می شود، وارد عمل شوند.
به گزارش روزنامه جام جم،به اذعان کارشناسان این مساله نه تنها در بدنه اجرایی کشور مشاهده میشود، بلکه در بدنه قانونگذاری نیز به عنوان یک نقطهضعف خودنمایی میکند؛ چه اینکه افزایش نیازهای وارداتی کشور و نبود سیاستهای مناسب تجاری از یک سو و ضعف قوانین کارآمدی که کشور را در کوتاهترین زمان ممکن در مسیر اعتلای اقتصادی قرار دهد سبب شده تا مشکلات اقتصادی باوجود تمام اتفاقات مثبت افزایش یابد.
بر همین اساس امسال همزمان با افزایش تحریم ها و مشکلات اقتصادی کشور، حماسه اقتصادی بهعنوان یک برنامه راهبردی در دستور کار قرار گرفته است، اما در صورت ادامه نگرش سالهای گذشته بیم آن میرود که این برنامه نیز در نهایت به نتایج مدنظر منتهی نشود.
در این رابطه «تقویت تولید» در رأس نسخهای قرار دارد که دکتر ابراهیم رزاقی کارشناس و استاد مو سپید دانشگاه برای حماسهسازی در اقتصاد ایران پیشنهاد میکند. عضو سابق هیات علمی دانشگاه تهران، تولید را نبض برنامههای اقتصادی عنوان و تأکید میکند که تمام موجهای بعدی تغییرات از جمله اصلاح سیاستهای ارزی باید از این نقطه آغاز شود.به گفته او دولت بعدی نقشی کلیدی در حل این مشکلات دارد و میتواند با اصلاح برخی برنامهها و سیاستهای نامناسب در عرصه اقتصادی، مسیر بلندمدت را برای رشد و شکوفایی کشور فراهم کند.
تصویری که شما از این روزهای اقتصاد ایران در ذهن دارید،چگونه است و ریشه این مشکلات اقتصادی از کجا ناشی شده است.
واقعیت این است که اقتصاد ما جزء اقتصادهای وابسته بوده و هست و تقسیم کار بینالمللی در آن کاملا جا افتاده است؛ یعنی از زمانی که کشورهای صنعتی، ماشین را در صنعت به کار گرفتند و سرمایهداری حالت تهاجمی به خود گرفت، وابستگی اقتصاد ایران هم کلید خورد.این مساله در کشور ما از زمان پهلوی اول شروع شد و تا سیاستهای اقتصادی بعد از دوران دفاع مقدس ادامه پیدا کرد.
در این سالها یک ساختاری در اقتصاد مانند اکثر قریب به اتفاق کشورهای دنیا بهوجود آمده است که براساس آن ایران به فروشنده عمده نفتخام یا مواد پتروشیمی به صورت نیمه خام تبدیل شده و این موارد بخش بزرگی از درآمدهای کشور را تشکیل میدهد.
محصولات کشاورزی صادراتی هم جنبه صنعتی ندارد. علت بروز این پدیده هم این است که بعد از سالهای دفاع مقدس، سیاستهای تعدیل اقتصادی در دستور کار دولت قرار گرفت که دقیقا یک سیاست تعدیل اقتصادی سرمایهداری آمریکایی بود؛ یعنی این سیاست ها همه چیز را به بازار واگذار میکند و بازار هم تابع حداکثر سود است.در این جریان دولت هم از دخالت باز داشته شد و از طرف دیگر نظارتی هم بر بخش خصوصی صورت نگرفت.این مسائل را در کنار ساختاری بگذارید که از دوران قبل از انقلاب برجا مانده بود؛ یعنی واردات نقش اصلی را در اقتصاد ایفا میکرده است.
بنابراین از لحاظ درآمدهای ارزی، نفت خام و دیگر فرآوردههای نفتی در رأس قرار داشتند و از لحاظ واردات هم کالاهای مصرفی که چیزی حدود 80 درصد واردات را تشکیل میداد، اقتصاد کشور را مورد تهدید قرار داده بود. نیاز 80 تا 90 میلیارد دلاری به واردات در شرایط کنونی که درآمد نفتی هم کم شده است، نشان میدهد که این ساختار دقیقا بر خلاف قانون اساسی رشد کرده است. حال آنکه در اصول مختلف قانون اساسی یا وصیتنامه امام خمینی(ره) بارها بر استقلال اقتصادی و اینکه مصرف داخلی باید در داخل تولید شود، تأکید شده است. در یک مقایسه دیگر میتوان به مباحث جمعیتی و میزان وابستگی هم نگاه کرد.
در حال حاضر جمعیت کشور نسبت به اوایل انقلاب دو برابر شده، در صورتی که وابستگی درآمد کشور به خارج از لحاظ نیاز ارزی ده برابر شده است. این در شرایطی است که ایران از لحاظ استقلال سیاسی در جهان تبدیل به یک الگو شده، ولی از لحاظ استقلال اقتصادی نتوانسته مسیر خوبی را طی کند؛ البته در بسیاری زمینهها پیشرفتهای بسیار خوبی حاصل شده، اما نمیتوان از آن به عنوان استقلال اقتصادی یاد کرد. بهعنوان نمونه همین خودروی ملی در سال گذشته نشان داد که تا چه اندازه وابسته است؛ این هم بهدلیل سیاستهایی است که دولتها در پیش گرفتند و قطعات را با دلار ارزان از خارج وارد کردند.
از طرفی عمده سود فعالیتهای اقتصادی هم در دلالی و توزیع و واردات است و دولتها هم به دلیل تفکرات لیبرالی در این مساله دخالت نکردهاند؛ غافل از اینکه آن نظام لیبرالیسمی که مانع از دخالت دولت در اقتصاد میشود، بیشترین سود را در فعالیتهای تولیدی قرار داده و میداند که در صورت آزادی فعالان اقتصادی بیشترین توجهات به سمت تولید معطوف خواهد شد. این آسیبها در درجه اول آسیبهایی است که ناشی از دید مردم و مسئولان در اقتصاد است و رهبری هم بدرستی این ضربهپذیری را تشخیص دادند.
یعنی از نظر شما دلیل این نامگذاریها معطوف به همین ریشههای نادرست اقتصاد ایران است؟ به عبارت دیگر آیا تحریمها نقش ویژهای در تغییر رویکرد راهبردهای اساسی نظام به سمت مسائل اقتصادی نداشته است؟
دقیقا ریشههای اقتصادی علت اصلی این مساله است. من فکر میکنم در درجه اول مسئولان اقتصادی و بعد هم مسئولان سیاسی که این اقتصادیون را دعوت به کار میکنند و همچنین نمایندگان مجلس که بودجههای سنواتی و دیگر قوانین اقتصادی را تدوین میکنند در سالهای بعد از جنگ به الگوی اقتصادی قانون اساسی که همان استقلال اقتصادی است باور نداشته و اینگونه تصور کردهاند که علم اقتصاد یعنی همان الگویی که صندوق بینالمللی پول و بانـــک جهانی ارائه میکنند. در واقع می شود گفت که طی 24 سال گذشته در بسیاری مقاطع افرادی به اداره امور اقتصادی کشور منصوب شده اند که اصلا آشنایی با قانون اساسی نداشتهاند و اعتقادی به آن ندارند و اصلا آن را علمی نمیدانند.
با این شرایطی که از اوضاع اقتصادی کشور ترسیم کردید ، فکر میکنید برای حماسه اقتصادی چه کارهایی باید انجام شود؟
به نظر من اولین نکته همان آسیبشناسی است که بهصورت مختصر گفته شد. نکته بعدی این است که وقتی از حماسه سخن به میان میآید منظور یک حرکت مانند فوران آتشفشان با یک قدرت عظیم انفجاری است. مثال بارز این مساله دوران دفاع مقدس است که بیشتر مردم برای دفاع از کشور بسیج شدند و از هیچ خطری حتی جانفشانی نهراسیدند؛ بنابراین بدون شرکت بیشتر مردم، این حماسهآفرینی امکانپذیر نیست. نکته بعد این است که وقتی حمله نظامی به ایران صورت گرفت همه مردم از این قضیه اطلاع پیدا کردند و دولت هم در این زمینه اطلاعات کافی به مردم میداد. همین مساله سبب شد تا مردم هم برای حماسهآفرینی آماده شوند؛ اما در حال حاضر متأسفانه میزان آگاهی که به مردم در زمینه تهاجمات اقتصادی دشمن داده میشود بسیار اندک است.
اگر درست عمل میکردیم باید مسئولان سیاسی و اقتصادی درستی شدت این تهاجم را با توجه به وضع اقتصادی ایران به مردم میگفتند و اینکه آیا این تهاجم کوتاه مدت است یا بلند مدت هم به مردم اطلاع داده میشد. حال آنکه تاکنون فقط رهبری راجع به این مساله با مردم به صورت شفاف و واقعگرایانه صحبت کردهاند و مسئولان دولتی هیچ چیزی نگفته اند؛ مانند اینکه اتفاقی نیفتاده است. دائم از نبود مشکل در فروش نفت، ذخیرهسازی انبوه کالاها و کاهش شدید قیمت دلار در آینده نزدیک سخن میگویند حال آنکه اثرات مشکلات تحریم و تهاجم اقتصادی دشمن بر زندگی مردم بوضوح مشخص است. در کنار این مساله کماکان تبلیغات تجاری، مصرفزدگی، تجملگرایی و مالیات نگرفتن از فعالیتهای مخرب اقتصادی، اقتصاد را با تهدید مواجه کرده است؛ یعنی دقیقا همان سیاستهایی که به ایجاد این وضع آسیبپذیر منجر شده است باز هم ادامه دارد.
مواردی که اشاره کردید عمدتا اقداماتی است که در بُعد ایدئولوژیک و تئوری باید مورد توجه قرار بگیرد. در بعد عملی چه مسائلی حائز اهمیت است تا امکان تحقق ابعاد دقیق و چارچوب حماسه اقتصادی فراهم شود؟
در این زمینه اولین نکته این است که باید زمینههای حضور مردم فراهم شود. هر کس به سهم خودش باید حاضر شود. فعالیتهای اقتصادی را بهگونهای انجام دهد که اگر سود آن کم بود، ناراحت نشود. برای این اتفاق هم مردم باید خطر را احساس کنند و این خطر باید به روشنی برای همه خانوادهها شناخته شده باشد.
نکته مهم در این میان این است تا زمانی که سیاستهای فعلی ادامه دارد و سالانه هم 80 تا 90 میلیارد دلار از درآمدهای نفتی به واردات اختصاص داده میشود، مردم هر کاری هم که بکنند به موفقیت کشور منجر نخواهد شد. برای اینکه دولت در این 24 سال همواره برخلاف بایدها عمل کرده است.
ما فقط با تولید میتوانیم حماسه آفرینی کرده و به استقلال اقتصادی دست پیدا کنیم. واردات که حماسه آفرینی نیست! برای رشد تولید هم در درجه اول نباید به تولید صدمه زد. این همان مقدمهای است که رهبر معظم انقلاب در سال گذشته با نامگذاری سال حمایت از تولید ملی اعلام کردند، ولی درست در همین سالی که باید به تولید توجه میشد تولیدات صدمه دید و سهم آن از یارانهها پرداخت نشد. در درجه دوم دلار ارزان قیمت نفتی صرف واردات کالاها و قطعاتی شد که با وجود واردات، نسبت به تولیدات داخلی ارزانتر شده است.
طبیعی است که در این شرایط تولیدکننده هم دست از تولید بکشد و به فکر واردات بیفتد. پس برای حماسه اقتصادی کار دیگری که باید انجام شود یک بازنگری در فرآیند تخصیص ارزهای نفتی به واردات است، یعنی این دلار باید به قیمتی فروخته شود که به نفع تولیدکننده داخلی باشد. ما هیچ راهی نداریم جز اینکه یارانهای که به تولیدکنندگان خارجی میدهیم به فعالان اقتصادی داخلی در عرصههای مختلف تولیدی از جمله صنایع و کشاورزی بدهیم.
منظورتان از یارانه به تولیدکنندگان خارجی چیست؟ لطفا کمی مصداقیتر در این زمینه صحبت کنید.
دلار ارزان یعنی اعطای یارانه به تولیدکننده خارجی و حذف تولیدکننده داخلی از گردونه رقابت. در این میان توجهی به تورم داخلی نشده و تولیدکننده داخلی قربانی این تورم میشود؛ اما چون نرخ دلار ثابت مانده در واقع یارانهای به تولیدکننده خارجی داده میشود که توان رقابتی او را در برابر فعالان داخلی افزایش میدهد. همین امر سبب شده تا بسیاری از تولیدکنندگان داخلی تبدیل به واردکننده شدهاند و برخی هم قطعات خارجی را به اسم قطعات ایرانی بهکار میگیرند.
در بخش کشاورزی هم وضع همینطور است. با دلار ارزان نفتی گندم وارد شده که قیمت تمام شده آن کیلویی 3000 تومان است، اما گندم تولیدی کشاورز داخلی کیلویی 500 تومان خریداری میشود. در مورد بسیاری از کالاها اینگونه رفتار شده است. هر جایی هم که قدری جان گرفته کالای مشابه آن وارد شده و تولیدکننده داخلی ورشکست شده است.
این درست برخلاف مسیری است که به استقلال اقتصادی منتهی میشود. دقیقا در یک شرایط جنگ اقتصادی بهگونهای عمل شده که سربازان خارجی توان غلبه بر سربازان داخلی را پیدا کردهاند. در شرایط کنونی قهرمانان واقعی تولیدکنندگانی هستند که روی مرز بودن یا نبودن به فعالیت خود ادامه میدهند؛ بنابراین اگر سیاستهای دولت تغییر کند، امیدی به ایجاد تغییر و حماسه در ایران وجود دارد.
ما بیکاران زیادی داریم که حاضر به کار کردن هستند و همین مساله نقطه قوتی برای رونق بخشیدن به تولیدات است چرا که ما نیامدهایم همان الگویی که در صنایع دفاعی افتخار آفریده در دیگر صنایع هم پیاده کنیم؟ دولت میتواند با سرعت صنایع و کارخانجاتی را بهوجود بیاورد که ارتباط تنگاتنگی با بخش های تحقیقاتی و سازندههای مواد اولیه داشته باشند تا کشور از واردات بینیاز شود؛ بنابراین نقش اصلی برعهده دولت است که البته در کنار آن باید مراکز تحقیقاتی در بخشهای مختلف اقتصادی اعم از علمی و عملی در زمینههای صنایع و کشاورزی فعال شوند. همه دولتهای بعد از جنگ وعده داده اند که نسبت به نفت بینیاز خواهیم شد؛ اما در عمل وضع بدتر شده است. اگر این سیاستها در دولت بعدی هم بخواهد ادامه پیدا کند، امیدی نیست که بخش خصوصی بتواند حماسه بیافریند. حتی وضع تولید ممکن است بدتر هم بشود.
از صحبتهای شما این گونه بر میآید که دولت در مسیر حماسه اقتصادی مهمترین نقش را ایفا میکند. به این ترتیب پیشنهاد شما به دولت بعدی که در سال جاری روی کار خواهد آمد، چیست؟
ببینید؛ دولت با امکانات عظیم درآمد ارزی که دارد، میتواند زمینههای استقلال اقتصادی را فراهم کند؛ اما در این زمینه باید اولویتبندیهایی مدنظر قرار گیرد. در وهله اول دلار باید به قیمتی برسد که به نفع تولیدکننده داخلی باشد. دوم به تولیدکننده داخلی یارانه داده شود و سوم اینکه از ابزار مالیاتی به نحو کارآمدی استفاده شود. در این جریان باید موانع توسعه تولید از بین رفته یا حداقل کاهش یابد و تمام فعالیتهایی که سودهای بالا در غیر تولید میبرند، فلج شوند. این کاری است که کشورهای صنعتی و سرمایهداری هم انجام دادهاند، چه برسد به ما که قصد تبدیل شدن به یک کشور سرمایه داری و سودپرست را نداریم. فضاهای آموزشی و دانشگاهی و حتی فضاهای قضایی و تصمیمگیری هم باید تغییر کند.
بسیاری از بودجههای سالانه و برنامههای عمرانی با قانون اساسی مغایر است و نیاز به بررسی دقیقتر و جدیتر دارد. وقتی این فضا باشد مردم الگوهایی بر خلاف الان میگیرند که منطبق بر نمونههای جهاد اقتصادی و نمونههایی که مسبب ارتقای انسان در جهت کمک به همنوع، ایجاد تعاون و قانع بودن به کمتر است. در چنین شرایطی با جنبشی روبهرو خواهیم شد که حماسهای با حضور دهها میلیون ایرانی منطبق بر فرمایشات رهبر معظم انقلاب بهوجود خواهد آمد. اگر هر کدام از آحاد جامعه یک مقدار از منافع شخصی خودشان کم کرده و کار با کیفیتتر انجام دهند این حماسه حاصل خواهد شد.
در صحبتهای شما یک نکته نگرانکننده وجود دارد و آن اینکه در سالهای گذشته آنگونه که باید نامگذاری ها عملی نشده است؛ نه قانون اساسی جدی گرفته شده و نه فرمایشات رهبر معظم انقلاب، اما در سال جاری با وجود مشکلاتی که پیشروی اقتصاد کشور وجود دارد در صورت ادامه روند قبلی ممکن است تبعات جبرانناپذیری دامنگیر اقتصاد کشور شود. فکر میکنید برای جلوگیری از تکرار بی توجهی سالهای قبل به شعار امسال یعنی حماسه اقتصادی، در اولین قدم احتیاج به چه اقداماتی است؟ آیا قانونگذاریهای جدید مشکل را حل میکند یا صرفا باید یک تغییر جدی در رفتار و عملکرد مردم و مسئولان ایجاد شود؟
به هر حال کسی که میخواهد خلاف کند هر قانونی هم که تصویب شود باز هم خلاف خودش را انجام میدهد. پس قانون خودش ضربهپذیر است، هرچند در بهترین شرایط تصویب شود که البته الان این را هم نداریم؛ اما نکته مهم این است که ما چیزی به اسم گناه میشناسیم و این باید در درون ما وجود داشته باشد. این وضع جزء ویژگیهای فرهنگی ماست.
یک وزیر، نماینده مجلس یا رئیس جمهور باید ابتدا به الگوی اقتصادی در قانون اساسی اشراف داشته باشد که به طور کلی میتوان آن را« استقلال اقتصادی» نامید. استقلال اقتصادی هم یک تعریف معلوم و مشخص دارد و آن اینکه برای مصرف خودمان، تولید داخلی داشته باشیم و این تولید هم به خارج وابسته نباشد. یعنی مجبور به فروش نفت خام برای واردات نیازهای مصرفی نباشیم. با سیاستهای لیبرالی تحقق اهداف والای اقتصادی امکانپذیر نیست. ابزار اقتصادی هم مشخص است. این ابزار هم باید از لحاظ محتوایی با این اصول تطابق داده شود. مثلا یکی از این ابزارها بانک است که همان طور که میتواند عده ای را از راههای مختلف غیرمولد پولدار کند، این امکان را هم دارد که صرفا به تولیدکننده کمک کند و سپردههای مردم را به این سمت هدایت کند.
ابزار اقتصادی مانند بودجه، بانک و وزارتخانههای مختلف و ... همه ابزار هستند. محتوای اصلی، تولید است که باید از هر طریقی مورد توجه قرار گیرد. این امر هم احتیاج به مدیریت اقتصادی و استفاده درست از ظرفیتهای بخش خصوصی، تعاونی و دولتی دارد. نیازها باید از داخل تأمین شود و محققان و دانشگاهها هم در خدمت تولید قرار بگیرند.
به نظر میرسد که از نظر ایدئولوژیک و جهانبینی، شرایط برای حماسه اقتصادی کاملا مهیاست؛ اما باید وارد مرحله عمل شده و به عینیت تبدیل شود. اگر این فضا باشد، شرایطی بهوجود خواهد آمد که تشکلهای تولیدی رشد پیدا میکنند و بسرعت به سمت آنچه قرار است باشیم، نزدیک میشویم؛ یعنی رفع نیازهای حداقل و برقراری یک آرامش در جامعه که ضربه پذیری کشور را کم میکند. این مساله هم نیاز به سرعت بالاتر دارد تا ضایعات اقتصادی کمتر شده و آمادگی مردم هم برای ورود به این عرصه بیشتر شود.
از بهترين امتيازات جامعه بشرى هنر معلمى است. معلم با تعليم و نشرِ علم، انسانها را به سوى كمال و پيشرفت سوق مىدهد و عشق و ايمان را بر لوح جان و ضمير پاك انسانها ثبت مىكند و نداى فطرت را در فضاى عالم طنينانداز مىگرداند. در حقيقت تمام ترقيات و كمالات انسانها مديون معلم است. اساسا تعليم و تعلم از نعمتهاى خداوند متعال است كه اول براى انبياء و اوليا و سپس به ديگران ارزانى داشته است.به اين جهت، معلم بودن از ويژگيهاى انبياست. خداوند متعال مىفرمايد: «هُوَ الَّذِى بَعَثَ فِى الاْءُمِّيِّينَ رَسُولاً مِّنْهُمْ يَتْلُواْ عَلَيْهِمْ ءَايَـتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتَـبَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِن كَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِى ضَلَـلٍ مُّبِينٍ »؛ «او كسى است كه در ميان جمعيّت درس نخوانده، رسولى از خودشان برانگيخت كه آياتش را بر آنها مىخواند و آنها را تزكيه مىكند و به آنان كتاب (قرآن) و حكمت مىآموزد و مسلما پيش از آن در گمراهى آشكارى بودند.»
بزرگترين معلم جهان بشريت حضرت رسول خاتم صلىاللهعليهوآله به اين ويژگى خود افتخار مىكرد. آن بزرگوار زمانى كه با دو گروه در مسجد مواجه شد كه گروه اول عبادت مىكردند و گروه دوم به آموزش علم مشغول بودند، گروه دوم را كه در محضر استادى علم مىآموختند، افضل دانست و فرمود: «اِنَّمَا بُعِثْتُ مَعَلِّما همانا كه من به عنوان معلم مبعوث شدهام.»
آن حضرت چنان براى معلمان و مقام ارجمند آنان ارزش قائل بود كه در دعاهايش مىفرمود: «اللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُعَلِّمِينَ وَاَطِلْ اَعْمارَهُمْ وَبارِكْ لَهُمْ فى كَسْبِهِمْ؛ خداوندا! معلمان را بيامرز و عمر طولانى به آنان عطا فرما و كسب و كارشان را مبارك گردان!»
آرى، معلمى از خصوصيات انبيا و از صفات محبوب آنان مىباشد. در مقام پاسداشت از تلاشهاى معلمان سخنى بالاتر و زيباتر از كلام مولاى متقيان، حضرت على عليهالسلام نمىتوان يافت كه فرمود: «مَنْ عَلَّمَنى حَرْفا فَقَدْ صَيَّرَنى عَبْدا؛ كسى كه به من يك حرف بياموزد، مرا بنده خود كرده است.» البته اين شرافت و فضيلت براى معلم، زمانى ارزشمند است كه بتواند اين موهبت الهى را در وجود خود محقق سازد و با تمام وجود در جهت كمال جامعه به آموزش بپردازد.
با توجه به سخنان پيش گفته، در اين فرصت، آموزههايى را از روايات اهل بيت عليهمالسلام در تكريم مقام معلم به خوانندگان گرامى تقديم مىكنيم.
امام حسين عليهالسلام و تقدير از معلم
بدون ترديد هر انسانى فطرتا دوست دارد تا از خدمتگزار خود تقدير كند و چه خدمتى بالاتر از آموزش علم و دانش به انسان مىتواند باشد. در آموزههاى دينى ما براى تقدير از معلم سفارشهاى زيادى شده است و در سيره پيشوايان معصوم عليهمالسلام اين امر مرسوم و مسلّم بوده است. ابن شهرآشوب در حالات امام حسين عليهالسلام مىنويسد:
در مدينه معلمى به نام عبد الرحمن سلمى به يكى از فرزندان امام حسين عليهالسلام سوره حمد را آموخت. هنگامى كه فرزند گرامى حضرت آن را در نزد وى قرائت كرد، امام بسيار خوشحال شد و معلم را دعوت كرد و به عنوان تقدير و تشكر هزار دينار و هزار حلّه به او پاداش داد. وقتى امام حسين عليهالسلام به خاطر اين پاداش زياد، مورد اعتراض قرار گرفت، فرمود: «وَاَيْنَ يَقَعُ هذا مِنْ عَطائِهِ يَعْنِى تَعْلِيمِهِ؛ اين پاداش كجا و عطاى او، يعنى آموزش سوره حمد كجا!» آنگاه امام حسين عليهالسلام اين ابيات را يادآور شد كه:
اِذا جادَتِ الدُّنْيا عَلَيْكَ فَجُدْ بِها / عَلَى النّاسِ طُرّا قَبْلَ اَنْ تَتَفَلَّتْ
فَلاَ الْجُودُ يُفْنيها اِذا هِىَ اَقْبَلَتْ / وَلاَالْبُخْلُ يُبْقيها اِذا ما تَوَلَّتْ
يعنى زمانى كه دنيا چيزى بر تو ببخشد، تو نيز دست عطايت را بر همه مردم بگشا، قبل از آنكه از دست تو برود! نه بخشش آن را از بين مىبرد، اگر به تو رو آرد و نه بخل آن را نگه مىدارد، اگر دنيا به انسان پشت كند.
منزلت معلم
از منظر روايات اهل بيت عليهمالسلام براى مقام معلمى ارزش بسيارى قرار داده شده است؛ چرا كه او روح و جان افراد را پرورش داده، به سوى رشد و ترقى و تعالى مىبرد.
حضرت سيد الشهداء عليهالسلام در يكى از رهنمودهاى حياتبخش خويش فرمود: «مَنْ دَعا عَبْدا مِنْ ظَلالَةٍ اِلى مَعْرِفَةِ حَقٍّ فَاَجابَهُ كانَ لَهُ الاَْجْرُ كَعِتْقِ نَسَمَةٍ؛ هر كس انسانى را از گمراهى به سوى شناخت حق و حقيقت راهنمايى كند و او نيز پاسخ مثبت دهد، به اندازه آزادى يك بنده پاداش خواهد داشت.»
امام حسين عليهالسلام در اين زمينه به مردى كه در محضرش بود، چنين فرمود: «كداميك از دو كار را بيشتر دوست دارى: مرد ستمگرى مىخواهد فرد ناتوانى را به قتل برساند و تو او را يارى مىكنى و از دست ظالم نجات مىدهى و يا اينكه فرد دگرانديشى كه اعتقادات فاسد دارد و مىخواهد يكى از شيعيان ما را كه توانايى دفاع فكرى و عقيدتى از باورهاى خود ندارد، گمراه كند و تو درى از علم و معرفت به روى او مىگشايى و آن مستضعف فكرى را يارى مىكنى و در مقابل هجوم فرهنگى و عقيدتى تجهيزش مىنمايى و او با دلايل محكم و منطقى بر دشمن عقيدتى خود پيروز مىشود؟»
آنگاه در ادامه فرمود: «اين ناتوان فكرى را يارى كردن افضل است؛ چرا كه خداوند متعال فرموده: «وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَآ أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا»؛ «هر كس فردى را زنده كند، مثل اين است كه تمام مردم را زنده كرده است.» يعنى اينكه از كفر به سوى ايمان راهنمايى و ارشادش نمايد.»
عزيزترين قشر جامعه
حضرت امير مؤمنان على عليهالسلام احترام معلم را بر هر قشرى از جامعه لازم مىدانست و به مسلمانان سفارش مىكرد كه به پاس خدمات اين گروه ارزشمند در هر مقامى كه باشند، آنان را همانند پدر خود گرامى بدارند و در اين زمينه فرمود: «قُمْ عَنْ مَجْلِسِكَ لاَِبيكَ وَمُعَلِّمِكَ وَلَوْ كُنْتَ اَميرا؛ به پاس گرامىداشت پدر و معلم خود بهپا خيز! گرچه پادشاه باشى.»
حضرت زين العابدين عليهالسلام نيز در ضمن شمارش حقوق اقشار مختلف جامعه، معلمان را از طبقات برتر جامعه قلمداد كرده، به دوستان و شيفتگانش سفارش مىكرد كه حقوق معلمان و اساتيد خود را به نحو شايستهاى مراعات كنند و در رساله حقوق خود فرمود: «حَقُّ سائِسِكَ بِالْعِلْمِ فَالتَعْظيمُ لَهُ وَالتَّوْقيرُ لِمَجْلِسِهِ وَحُسْنُ الاِْسْتِماعِ اِلَيْهِ؛ حق آموزگار تو اين است كه او را تعظيم كنى و در مجلس محترم بدارى و به نيكويى سخنانش را گوش كنى.»
در تفسير امام عسكرى عليهالسلام آمده است: «هنگامى كه به حضرت هادى عليهالسلام خبر رسيد يكى از فقهاى شيعه ـ كه در مقام استادى بود ـ با برخى از ناصبيان مناظره كرده و با برهانِ محكم و متقن، باطل بودن ناصبى را اثبات نموده و او را رسوا كرده است،[خيلى خوشحال شد و] هنگامى كه آن استاد فرزانه به حضور امام هادى عليهالسلام رسيد، امام او را در صدر مجلس به تخت بزرگى كه در آنجا قبلاً نهاده بودند، راهنمايى كرد. اين درحالى بود كه گروهى از علويان و بنى هاشم حضور داشتند و خود امام بر آن تخت ننشست. حضرت آن استاد فقيه را بالا برد و تعظيم كرد تا اينكه بر روى آن تخت نشانيد.»
تكريم معلم
يكى از بهترين و مؤثرينترين اقشار اجتماعى، معلمان و اساتيد و مربيان هستند. همانطور كه شمع خود مىسوزد و اطرافش را روشن مىكند، معلمان دلسوز و وظيفهشناس كه دانشآموزان و دانشجويان خود را با زحمات شبانهروزى به سوى روشنايى و هدايت مىبرند نيز جامعه را به نور علم و معرفت خويش روشن مىسازند. براى همين، شايسته است كه مقام معلمان و مدرسان را همه طبقات، محترم بشمارند.
از منظر رسول اكرم صلىاللهعليهوآله مقام سه گروهِ برجسته در جامعه را به غير از افراد گمراه و منافق كسى ديگر سبك نمىشمارد. آن حضرت چنين فرمود: «ثَلاثَةٌ لا يُسْتَخَفُّ بِهِمْ اِلاّ مُنافِقٌ بَيِّنٌ نِفاقُهُ ذُو شَيْبَةٍ فىِ الاِْسْلامِ وَمُعَلِّمُ الْخَيْرِ وَاِمامٌ عادِلٌ؛ از تعظيم و تكريم سه گروه به غير از افراد منافق كه دو رويى آنان بر همگان آشكار است، كسى ديگر سر باز نمىزند. اين سه گروه عبارتاند از: سالمندى كه مويش را در راه اسلام سفيد كرده، معلم نيكى و پيشواى عادل.»
در خاطرات آية اللّه حاج شيخ عبد الكريم حائرى، بنيانگذار حوزه علميه قم آمده است:
در دوران جوانى روزى در جلسهاى با حضور عدهاى از علما كه در ميان آنان آقا ميرزا محمدتقى شيرازى و شهيد آقا شيخ فضل اللّه نورى نيز ديده مىشد، نشسته بوديم. در آن هنگام، پيرمردى ژوليده و لاغراندام كه دستمال مانندى به سر بسته و عبايى وصلهدار بر دوش گرفته بود، در نهايت سادگى به آن جلسه داخل شد. ميرزا محمدتقى شيرازى فورا بلند شد و با احترام تمام آن پيرمرد را به حضور جمع آورد و در بهترين جاى مجلس نشاند. او با اشاره به آقا شيخ فضل اللّه، از ميرزا پرسيد: ايشان كيست؟ ميرزا گفت: ايشان آقا شيخ فضل اللّه نورى است و او را كاملاً معرفى كرد. پيرمرد روشنضمير گفت: چند سال بعد شيخ فضل اللّه نامى را [به جرم دفاع از اسلام] در تهران بر دار مىكشند. او تو نباشى!
سپس نام مرا از ميرزا پرسيد: ميرزا گفت: او آقا شيخ عبد الكريم يزدى است و از فضلاست. مسئلهاى از من پرسيد و من چون پاسخ آن را خيلى واضح و پيش پا افتاده مىدانستم، نگفتم و سكوت كردم. ميرزاى شيرازى دوم بر من خشم گرفت و شديدا ناراحت شد و خودش پاسخ مسئله را گفت و اضافه كرد كه علما در اين باب اينطور مىگويند. وقتى بيان ميرزا تمام شد، آن مرد سادهپوش خود به صورت ديگر پاسخ را تقرير كرد و ميرزا گفتههاى او را نوشت و به او نشان داد و پرسيد: آيا همين گونه فرموديد؟ و او گفت: بلى. سپس به من رو كرد و گفت: چندى بعد پرچم اسلام در قم بر دوش شيخ عبد الكريم نامى به احتزاز در مىآيد، او تو نباشى!
آنگاه برخاست و خداحافظى كرد و رفت. ميرزا محمدتقى شيرازى كفش پيشپاى او نهاد و او را بدرقه كرد و چون بازگشت، بر من عصبانى شد كه چرا به او بىاعتنايى كردم و توضيح داد كه او معلم اخلاق حوزههاى علميه، آخوند فتحعلى سلطانآبادى است.
معلم، در شعر شهريار
مىتوان در سايه اش آموختن / گنج عشق جاودان اندوختن
اول از استاد ياد آموختيم / پس سويداى سواد آموختيم
از پدر گر قالب تن يافتيم / از معلم جان روشن يافتيم
اى معلم چون كنم توصيف تو / چون خدا مشكل توان تعريف تو
اى تو كشتى نجات روح ما / اى به طوفان جهالت نوح ما
يك پدر بخشنده آب و گل است / يك پدر روشنگر جان و دل است
ليك اگر پرسى كدامين برترين / آنكه دين آموزد و علم و يقين
بركات حضور در نزد معلم
يكى از مهمترين مصاديق تعظيم معلمان و اساتيد، حضور در كلاس درس آنان است كه انسان علاوه بر اينكه مطالب بسيارى از آنان مىآموزد، از آداب و رسوم و اطلاعات غير درسى نيز بهرهمند مىشود؛ افزون بر آن، به مقام دوستان خداوند و ثواب آنچه نزد خداست نيز دست مىيابد. در حقيقت آموزههاى معلم، همانند قطرات باران دلهاى تشنه را سيراب و استعدادها را شكوفا مىكند. به اين جهت، حضرت عيسى عليهالسلام به پيروان خود سفارش كرد كه:
«يا بَنى اِسْرائيلَ زاحِمُوا الْعُلَماءَ فى مَجالِسِهِمْ وَلَوْ جُثُوّا عَلَى الرُّكَبِ فَاِنَّ اللّهَ يُحْيِىِ الْقُلُوبَ الْمَيْتَةَ بِنُورِ الْحِكْمَةِ كَما يُحْيىِ الاَْرْضَ الْمَيْتَةَ بِوابِلِ الْمَطَرِ؛ اى بنى اسرائيل! در كلاسهاى درس دانشمندان ازدحام كنيد! حتى اگر از تنگى مكان درس ناچار باشيد كه بر روى زانوان بنشينيد؛ چرا كه خداوند متعال با نور دانش و حكمت، دلهاى مرده را زنده مىكند؛ همانطورى كه زمين مرده [و خشك] را با قطرات باران احيا مىكند.»
حضور در جلسات دانشمندان و معلمان حكمت چنان در زندگى انسان اثر دارد كه ممكن است در اثر بىاعتنايى به آن جلسات، انسان دچار خوارى شود و مورد خشم خداوند قرار گيرد. امام سجاد عليهالسلام در دعاى سحر به اين نكته ظريف اشاره مىكند و در راز و نياز با خداوند اينگونه نجوا مىكند: «سَيِّدى... لَعَلَّكَ فَقَدْتَنى مِنْ مَجالِسِ الْعُلَماءِ فَخَذَلْتَنى؛ آقاى من!... شايد مرا در مجالس دانشمندان نديدى و به اين خاطر دچار خذلان و خوارى نمودهاى!»
ويژگيهاى معلمان شايسته
در مطالب گذشته رواياتى در مقام و منزلت معلمان شايسته بيان شد. در خاتمه، به برخى از شرايط آنان نيز اشاره مىشود:
1. اخلاص
امام صادق عليهالسلام فرمود: «الْمُعَلِّمُ لا يُعَلِّمُ بِالاَْجْرِ وَيَقْبَلُ الْهَدِيَّةَ اِذا اُهْدِىَ اِلَيْهِ؛ معلم به خاطر مزد درس نمىدهد، [بلكه براى خدا و با خلوص نيت آموزش مىدهد] و هرگاه هديهاى به او دادند، آن را مىپذيرد.»
2. عدالت ميان شاگردان
پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآله دورترين مردم از خداوند را دو گروه معرفى نمود و در توضيح گروه دوم فرمود: «وَمُعَلِّمُ الصِّبْيانِ لا يُواسى بَيْنَهُمْ وَلا يُراقِبُ اللّهَ فِى الْيَتيمِ؛ و معلم كودكان كه در ميان آنان به عدالت رفتار نمىكند و در مورد يتيم، خدا را در نظر نمىگيرد.»
3. تواضع
على عليهالسلام فرمود: «مَنْ تَواضَعَ لِلْمُتَعَلِّمينَ وَذَلَّ لِلْعُلَماءِ سادَ بِعِلْمِهِ؛ هر معلمى كه بر شاگردانش تواضع و فروتنى كند و در برابر دانشمندان خود را كوچك و پايين دست به حساب آورد، با دانش خود به آقايى مىرسد.»
4. عمل به گفتههاى خود
رسول خدا صلىاللهعليهوآله فرمود: «در روز قيامت دانشمندان [و معلمان] بد را مىآورند و به آتش جهنم مىاندازند. يكى از آنان [از شدت عذاب] در داخل آتش به دور خود مىچرخد... كسانى كه از او علم آموخته و نجات يافتهاند، به او مىگويند: واى بر تو! ما راه راست را از تو آموختيم و هدايت شديم. چرا تو اينگونهاى؟ او پاسخ مىدهد: من نسبت به آنچه به شما مىآموختم و شما را از آن نهى مىكردم، مخالفت كردم.»
قرآن مجيد نخستين معلم را خداوند، و نخستين شاگرد را حضرت آدم (ع) مىشمرد و نخستين علمى كه به او تعليم داده شد، علم الاسماء مىشمرد (به احتمال قوى منظور از آن آگاهى بر اسرار آفرينش و موجودات جهان است).
تنها آدم نبود كه خداوند به او تعليم داد، بلكه به يوسف تعليم تعبير خواب داد، «وعلَّمتنى من تأويل الاحاديث»(1)
و به سليمان زبان پرندگان آموخت، «و قال يا ايُّها النّاس علِّمنا منطق الطَّير»(2)
و به داود (ع) زره ساختن را، «و علَّمناه صنعة لبوسٍ لكم»(3)
و به خضر علم و آگاهى فراوانى داد، «و علَّمناه من لدنّا علماً»(4)
و به فرشتگان علوم فراوانى بخشيد، «سبحانك لا علم لنا الّا ماعلَّمتنا»(5)
و به انسانها نطق و بيان آموخت (علَّمه البيان) و از همه بالاتر اينكه به پيامبر اسلام (ص) علوم و دانشهايى كه هرگز تحصيل آن از طرق عادى براى او ممكن نبود آموزش داد، «و علَّمك مالم تكن تعلم»(6)
فرشتة بزرگ الهى يعنى پيك وحى، جبرئيل، نيز تعليمات فراوانى به پيامبر اسلام (ص) داد، «علَّمه شديد القوى»(7)
پىنوشت
(1) يوسف/ 101
(2) نمل/ 16
(3) انبياء/ 80
(4) كهف/ 65
(5) بقره/ 32
(6) نساء/ 113
(7) نجم/ 5
پيام قرآن ج 10، حضرت آيت الله العظمى مكارم شيرازى و ساير همكاران
جهت روشن شدن استراتژی جنگ روانی آمریکا و عوامل غرب در ایران، ناگزیر به بیانِ موردیِ برخی از واقعیت های تاریخی و توطئه های پیدا و پنهان آمریکا اشاره می گردد
خدا را شاکریم که مقام معظم رهبری (مدظله العالی) از نوروز سال 1378 تا کنون هر ساله برای نامگذاری سال از واژگان کارشناسی شده و خاصی استفاده می کنند، فلسفه این اقدام باعث جلب توجه بیشتر مردم و مسئولین به یک ارزش خاصی بوده که راهگشای کار مسئولان نظام و سمت و سوی حرکت پیشرفت کشور را بخوبی ترسیم می کند.
امسال رهبر معظم انقلاب، سال جدید را با عنوان سال « حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی » نامگذاری نمودند. در این نوشتار ابتدا تعریفی از حماسه ارایه می شود و سپس به عوامل موثر در موفقیت در سال حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی اشاره می گردد.
تعریف حماسه:
حماسه (epic) در لغت به معنای دلاوری و شجاعت است، حماسه گونه ای از متون وضعی است که به توصیف اعمال پهلوانی و یا افتخارات و بزرگی های قومی یا فردی می پردازد. در حماسه سخن از جنگها و مبارزاتی است که یک ملت برای ادامه حیات و یا استقلال و شکست توطئه های دشمن خود انجام داده است.از این رو حماسه هر ملتی نمایانگر آرمانهای آن ملت است.
ویژگی های حماسه:
حماسه معمولا با ایام و لحظات خاصی از حیات ملی یک قوم یا ملت در ارتباط است. و اما چه کنیم که شعار سال 1392 را بخوبی و آن گونه که مد نظرحضرت آقا است اجرایی کنیم. اگر ملتی بخواهد جهت حفظ استقلال خویش افتخار آفرینی (حماسه آفرینی) کند بایستی عوامل موثر در موفقیت حماسه را بشناسد و بر آن اساس برنامه ریزی و عمل نماید. و آن عوامل عبارتند از :
1- وعده الهی برای پیروزی مستضعفین،
2- انگیزه الهی در خلق حماسه،
3- نقش رهبری حماسه،
4- نقش مسئولین و مردم .
الف) وعده الهی :
خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: (و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین) بشارت پیروزی قومی که مورد ظلم و استضعاف قرار گرفته را پس از بپا خاستن و خلق حماسه می دهد. مطمئنا ملت مسلمان ایران هم در سال1392 مطمئن است که همچون گذشته مورد لطف و عنایت خداوند در مباحث سیاسی و اقتصادی خواهد بود.
ب) انگیزه الهی:
وقتی هر حرکت و اقدامی برای رضای خدا آغاز شود مطمئنا پیروزی را در پی خواهد داشت. وقتی ما به حماسه عظیم عاشورای حسینی نگاه می کنیم، می بینیم امام حسین(علیه السلام) و یاران باوفای ایشان در این حماسه عظیم در معرض سخت ترین آزمایشات و امتحانات الهی قرار گرفتند اما با ایمان راسخ خود به خدا در هیچ یک از این آزمایش ها و سختی ها دچار ذره ای تردید نسبت به هدف و راهی که انتخاب کرده بودند نشدند. لذا ملت مسلمان ایران هم انشاء الله با انگیزه الهی و اعتقاد راسخ به کمک و امداد خداوند "فاستقم کما امرت"در سال 1392 حماسه ی عظیم سیاسی و اقتصادی را در پرونده مبارزات خویش ثبت خواهد کرد.
ج) نقش رهبری:
بدون شک مرکز ثقل هر حماسه و حرکتی رهبری آن می باشد. رهبر معظم نظام مقدس اسلامی، با تدبیری بجا و شایسته امسال (1392) را سال « حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی » اعلام نمودند و مطمئن هستیم که مردم به تبعیت از آن امام و مقتدای خویش، حماسه ای دیگر می آفرینند تا الگویی برای دیگر کشور ها و حتی آیندگان در مبارزه با استعمار و استثمار باشد و فتح بابی شوند برای پیمودن و فتح قله های رفیع سعادت و کمال.
د) نقش مسئولین و مردم:
معمولا در هر انقلاب و نهضتی این مردم هستند که با پیروی از دستورات رهبرشان باعث پیروزی در هدف مورد نظرشان هستند لذا هم مردم و هم مسئولین با تأسی به زندگانی و مبارزات ائمه اطهار (علیهم السلام) در پشت سر رهبری معظم انقلاب اسلامی به خلق حماسه ای دیگر پرداخته و با ایثار و فداکاری و از خودگذشتگی، آزادگی، عزت، شرف، دینداری، شهامت، شجاعت، صبر و گذشت، حماسه های دیگری را در ابعاد سیاسی و اقتصادی خواهند آفرید. در سال جدید کشور ما با رویداد های داخلی و خارجی مختلفی مواجه می باشد. در داخل انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای اسلامی شهر و روستا و در بعد خارجی ، استمرار و نقش ایران در بیداری اسلامی و بخصوص بحث هسته ای.
در عرصه سیاسی مهمترین مسائل پیش روی عبارتند از:
1-انتخابات ریاست جمهوری که سرنوشت ملت را برای 4 سال با انتخاب رئیس جمهور رقم می زند، بسیار مهم است و دشمنان چندین سال است که منتظرند تا از این رخداد مهم سیاسی کشور به نفع خود بهره ببرند، لذا امت اسلامی ایران بایستی از هم اکنون خود را برای حضور در صحنه و خلق حماسه ای دیگر و انتخاب رئیس جمهوری از جنس مردم ، ولایی، مدیر و مدبر خود را آماده کنند.
2-پیگیری منطقی موضوع انرژی صلح آمیز هسته ای که ملت ایران به عنوان حق مسلم خود خواهان آن هستند و در عرصه سیاسی انشاءالله که حق مسلم کشور ما یعنی پیروزی در موضوع انرژی هسته ای در اثر صبر و استقامت ملت و رهبری نتیجه خواهد داد و حماسه ای به یاد ماندنی خلق خواهد شد.
و اما در عرصه اقتصادی که غرب سعی کرده با اعمال تحریم های فلج کننده (به قول خودشان) فشار های زیادی را به ملت ما وارد کنند، الحمدالله می بینیم که مردم ایران اسلامی اگر چه با مشکلات عدیده ای رو برو شده اند، اما با استقامت و پایداری در برابر این توطئه دشمنان ایستادگی نمودند و امید واریم که در سال جاری در این عرصه (اقتصادی) با خود اتکایی به داخل و خود باوری و حل مشکلات و افزایش تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی، زمینه سازی بستر برای فعالیت های اقتصادی حماسه ای دیگر آفریده شود.
به امید پیروزی مستضعفین بر مستکبرین
با اینکه درحوالی چشمم ندارمت
اما هنوز کنج دلم دوست دارمت
انگار که نیامده ای باز مثل قبل
این جمعه هم تورا به خدا می سپارمت
شیخ بهائی (رحمت الله تعالی علیه ):آدمی اگر پیامبر هم باشد از زبان مردم آسوده نیست زیرا اگر بسیار کار کند می گویند احمق است و اگر کم کار کند می گویند تنبل است . اگر بخشش کند می گویند افراط می کند و اگر جمع گرا باشد می گویند بخیل است . اگر ساکت و خاموش باشد می گویند لال است و اگر زبان آوری کند می گویند ورّاج و پرگوست .اگر روزه بر آورد و شبها نماز بخواند می گویند ریا کار است و اگر نکند می گویند کافر است و بی دین. لذا نباید بر حمد و ثنای مردم اعتنا کرد و جز از خداوند نباید از کسی ترسید.
آنها که گمنامند ، زهرایی تبارند
چون فاطمه بی قبر و بی سنگ و مزارند
جامانده های ساحل اروند کنارند
یکى از سربازهایى که در تفحص کار مى کرد، آمد پهلویم و با حالت ناراحتى گفت: «مادرم مریض است...» گفتم: «خب برو مرخصى ان شاء الله که زودتر خوب مى شود. برو که ببریش دیکتر و درمان...». گفت: «نه! به این حرف ها نیست. مى دونم چطور درمانش کنم و چه دوایى دارد!»
آن روز شهدایى پیدا کردیم که قمقمه اش پر بود از آبى زلال و گوارا. با اینکه بیش از ده سال از شهادت او گذشته بود، قمقمه همچنان آبى شفاف و خوش طعم داشت. ده سال پیش در فکه، زیر خروارها خاک، و حالا کجا. بچه ها هر کدام جرعه اى از آب به نیت تبرّک و تیمّن خوردند و صلوات فرستادند.
آن سرباز، رفت به مرخصى و چند روز بعد شادمان برگشت. از چهره اش فهمیدم که باید حال مادرش خوب شده باشد. گفتم: «الحمدلله مثل اینکه حال مادرت خوب شده و دوا و درمان موثر واقع شده...». جا خورد. نگاهى انداخت و گفت: «نه آقا سید. دوا و درمان موثر نبود. راه اصلى اش را پیدا کردم.» تعجب کردم. نکند اتفاقى افتاده باشد. گفتم: «پس چى؟» گفت:
- چند جرعه از آب قمقمه آن شهید که چند روز پیش پیدا کردیم بردم تهران و دادم مادرم خورد، به امید خدا خیلى زود حالش خوب شد. اصلا نیتم این بود که براى شفاى او جرعه اى از آب فکه ببرم..
.: Weblog Themes By Pichak :.