خواسته حجت الاسلام قرائتی از دلسوزان قرآن در آستانه ماه رمضان چیست؟
در آستانه فرا رسیدن ماه مبارک رمضان، ماه بهار قرآن از سوی مفسر قرآن و رئیس ستاد اقامه نماز حجت الاسلام و المسلمین قرائتی، نامه سوزمندانه و در خور تأملی به فرهنگیان قرآنی جامعه به ویژه مبلغین و دلسوزان قرآن نوشته اند. متن نامه به شرح ذیل می باشد:
به نقل از حج وابسته به بعثه مقام معظم رهبري، در منابع تاريخي آمده است؛ «معتمد» عباسى كه با شهادت امام عسكرى (عليه السلام) به خيال خام خويش، به مقصد و مرادخود رسيده بود، تصور مىكرد ديگر خطرى سر راه حكومت خودكامه وى وجود ندارد، ولى براى اطمينان خاطر خود دست به اعمال ديگرى زد كه نشانه جاه طلبى و عمق نگرانى او از ناحيه فرزند امام بود. او به عده اى مأموريت داد كه وارد منزل امام شوند و اثاثيه حضرت را كاملاً بازرسى كرده آنها را مهر و موم نمايند.
از طرف ديگر، چون شنيده بود كه از حضرت عسكرى (عليه السلام) فرزندى باقى مانده، در صدد يافتن او بر آمد و دستور داد عده اى از قابله ها، زنان و كنيزان آن حضرت را معاينه نمايند و اگر آثار حملى در آنان مشاهده شد، گزارش كنند. نقل شده است كه يكى از قابله ها به كنيزى ظنين شد و از طرف خليفه دستور داده شد كه آن كنيز را در محلي تحت نظر قرار بدهند و «نحرير» (يكى از درباريان، و پيشكار مخصوص خليفه) همراه عده اى از زنان مراقب حال او باشند تا صدق و كذب گزارش معلوم گردد.(1) مدّت دو سال آن كنيز تحت نظر بود ولى سر انجام اثرى از حمل ظاهر نشد و كذب گزارش روشن گشت!(2)
در اين هنگام معتمد براى آنكه وانمود كند كه از امام عسكرى (عليه السلام) فرزندى باقى نمانده، و شيعيان از وجود امام بعدى نوميد گردند، دستور داد ميراث آن حضرت ميان مادر و برادرش جعفر تقسيم شود،(3) ولى شيعيان همچنان عقيده داشتند كه از امام فرزندى باقى مانده است كه امامت را به عهده دارد،(4) زيرا تعدادى از آنان فرزند خردسال امام را قبلاً ديده بودند.
در هر حال فشار و اختناق و انواع محدوديتها در مورد خاندان امام براى يافتن امام دوازدهم همچنان ادامه داشت تا آنكه قيام «يعقوب بن ليث صفارى» در «خراسان»، و مرگ ناگهانى «عبد الله بن يحيى بن خاقان» و آشوب و فتنه «صاحب الزنج» در «بصره» پيش آمد و دربار عباسى تمام نيروى خود را براى مقابله با اين حركتها بسيج كرد و ديگر مجال تعرّض و سختگيرى در مورد خاندان امام باقى نماند!(5)،(6)
(1) . كلينى، اصول كافى، تهران، مكتبه الصدوق، 1381 ه". ق، ج 1، ص 505 - مجلسى، بحار الأنوار، ط 2، تهران، المكتبه الاسلاميه، 1395 ه". ق، ج 50، ص 329.
(2) . كلينى، اصول كافى، تهران، مكتبه الصدوق، 1381 ه". ق، ج 1، ص 505 - مجلسى، بحار الأنوار، ط 2، تهران، المكتبه الاسلاميه، 1395 ه". ق، ج 50، ص 329.
(3) . كلينى، اصول كافى، تهران، مكتبه الصدوق، 1381 ه". ق، ج 1، ص 505 - مجلسى، بحار الأنوار، ط 2، تهران، المكتبه الاسلاميه، 1395 ه". ق، ج 50، ص 329.
(4) . على بن عيسى الاربلى، كشف الغمه، تبريز، مكتبه بنى هاشمى، 1381 ه". ق، ج 3، ص 199 - فتّال نيشابورى، روضه الواعظين، ط 1 بيروت، مؤسسه الأعلمى للمطبوعات، 1406 ه". ق، ص 276.
(5) . مجلسى، بحار الأنوار، ط 3، تهران، المكتبه الاسلاميه، 1395 ه" .ق، ج 50 ص 331 - محمد بن جرير بن رستم طبرى، ط 3، قم، منشورات الرضى، 1363 ه". ش، ص 224 - صدوق، كمال الدين، قم، مؤسسه النشر الاسلامى (التابعه) لجماعه المدرسين، 1405 ه". ق، ص 475.
(6) . گرد آوري از كتاب: سيره پيشوايان، مهدي پيشوائي، ص 665.
چرا تنها بزرگواري كه «از جا برخاستن» در هنگام شنيدن يا خواندن نام شريفش لزوم، يا حداقل استحباب فراوان دارد، امام غائب قائم موعود (عج) است.
پاسخ آن اين است كه تكريم كريمان و تجليل از صاحبان جلالت، هميشه و در همه جا پسنديده است؛ چنان كه براي پيامبر (ص) و فرزندان معصومش (ع) بالاترين تكريمها و تجليلها بايسته به نظر ميرسد، لكن برخاستن و در حالت قيام «دست بر سر نهادن» تواضع و احترامي است كه هنگام شنيدن نام هيچ كسي جز «قائم آل محمّد (ص) » به صورت سيره و سنت در نيامده است.
امام رضا (ع) را در خراسان ميديدند كه در موقع ذكر نام «قائم» بر ميخيزد و دست بر سر مينهد و ميفرمايد: «خدايا فرجش را تعجيل فرما و قيامش را آسان گردان». [۱۴]
از امام صادق (ع) پرسيدند: سبب برخاستن به خاطر ذكر لفظ «قائم» -از القاب امام حجّت (عج) - چيست؟
فرمود: زيرا او را غيبتي طولاني است و او را شدت مهرباني خود نسبت به دوستانش، هر كس را كه به اين لقب از او ياد ميكند به ديده عنايت مينگرد، زيرا اين لقب يادآور حكومت او و برانگيزاننده حسرت غربت اوست، به خاطر بزرگداشت اوست كه بايد بنده خاضع و فروتن، هنگامي كه مولاي گرامي او با ديدگان شريفش به او نگاه ميكند، برخيزد و احترام كند و تعجيل فرج او را از خداي تعالي بخواهد [۱۵].
بيترديد اين برخاستن كه به فرمايش امام صادق (ع) يادآور قيام و حكومت حضرت مهدي (عج) است، تنها به انگيزه احترام صورت نميگيرد، بلكه دلالتي بر آمادگي شيعه منتظر، براي قيام و همراهي با مولاي خويش نيز دارد.
پيام اين «قيام»؛ هم احترام به «قائم» است، هم همسويي با آرمانهاي بزرگ قيام جهاني او». پيام اين قيام؛ هم واكنش در مقابل نگاه مهرآميز «مولاي غايب» است، هم بيعتي براي همراهي با او در روزظهور.
پيام اين قيام؛ هم اكرام قيام قائم است و هم اعلام آمادگي براي قيام و شايد چون چنين است ذاكر اين نام، شايستگي نگاه لطف و نظر عنايت مولايش را پيدا ميكند، «يَنظُرُ اِلي كُلِّ مَنْ يَذْكُرُهُ بِهذَا اللَّقَبِ الْمُشْعِرِ بِدولَتِهِ» [۱۶].
[۱۴]. منتخب الاثر، آيتالله صافي، ص۵۰۶.
[۱۵]. مدرك پيشين، همان صفحه.
[۱۶]. همان مدرك.
فضایل و خصایص حضرت علی اکبر علیه السلام؛
سه سخن امام حسین علیه السلام درباره حضرت علیاکبرعلیه السلام؛
علیاکبر، الگویی کامل برای جوانان
دستورالعمل امام رضا(ع) براي رفع غم و اندوه |
![]() |
به گزارش پايگاه اطلاع رساني لبیک به نقل از حج، شايد بسياري از افراد ندانند كه چطور و چگونه بايد دعا كرده و خواسته خود را از خداوند متعال طلب كنند. امام عليبن موسي الرضا(ع) اين موضوع را با دعاهاي نوراني خود به ما ميآموزد.
آن حضرت در يكي از دعاهاي خود چگونگي درخواست براي برطرف شدن غم و اندوه را آموزش ميدهند. ايشان ميفرمايند:
هر كه غم و اندوهي دارد، دو ركعت نماز به جا آورد و در هر ركعت يك بار سوره حمد و 13 بار سوره قدر را بخواند و هنگامي كه از نماز فارغ شد، به سجده برود و بگويد:
«اللّهم يا فارج الهمّ و كاشف الغمّ، و مجيب دعوة المضطرّين، و رحمان الدّنيا، و رحيم الاخرة، صلّ علي محمد و آل محمد، و ارحمني رحمة تُطفِيءُ بها عنّي غضبك و سخطك، و تُغنيني بها عمّن سِواك»
خداوندا! اي گشاينده و زداينده (ابرهاي) حزن و اندوه و اي برطرف كننده غم و اي اجابتكننده دعاي انسانهاي مضطر و بيچاره و اي بخشاينده در دنيا، و بسيار مهربان در آخرت، بر محمد و آل محمد درود و رحمت فرست، و بر من رحم كن، رحمتي كه به وسيله آن خشم و نارضايتيات نسبت به من را خاموش سازي و مرا از غير خودت بينياز كني.
سپس گونه راست خود را به زمين چسبانده و بگويد:
«يا مُذلّ كل جبار عنيد، و يا معزّ كلّ ذليل، قد وحقّك بلغ المجهود منّي في امر "كذا"، ففرّج عنّي.» اي ذليلكننده هر متكبر سركش و اي عزيزكننده هر خوار و ذليلي، قسم به حق خودت كه حقيقتاً درباره "فلان كار" سختي و مشقّتم به نهايت شدت رسيده (كارد به استخوانم رسيده)، پس گشايشت را نصيبم فرما!
سپس گونه چپ خويش را به زمين چسبانده و مانند همان عبارت را بگويد، آنگاه پيشاني را به زمين بچسباند و مانند آن عبارت را بگويد، كه در اين صورت خداوند سبحان غم و اندوه او را بزدايد و حاجتش را برآورد.
پس از هجرت به مدینه منوره، از ربیعالاول سال اول تا نیمه رجب سال دوم هجری، به مدت 17 ماه، به سوی بیتالمقدس نماز میگزارد و سایر مسلمانان نیز به پیروی از آن حضرت، به آن سمت عبادت میکردند. در مدینه، یهودیان فراوانی زندگی میکردند و برخی از آنان، مسلمانان و به ویژه حضرت محمد (ص) را سرزنش کرده و میگفتند: شما تابع قبله مائید. پیامبر (ص)، از این جهت اندوهناک بود و به آفاق آسمانها نظر میکرد و منتظر امر پروردگار منان بود.سرانجام در نیمه رجب سال دوم، هنگامی که آن حضرت در مسجد «بنی سالم» در مدینه منوره مشغول نماز ظهر بود و دو رکعت آن را به سمت بیت المقدس به جای آورده بود، جبرئیل امین فرود آمد و بازوی مبارکش را گرفت و او را به جانب کعبه برگردانید.مسلمانان که شاهد گردش پیامبر (ص) به سمت کعبه بودند، برخی تبعیت کرده و به سوی کعبه برگشتند و برخی دیگر، متوجه قضایا نشده و هم چنان به سوی بیت المقدس نماز گزاردند، تا این که نماز تمام شد و پیامبر (ص) خبر نویدبخش تغییر قبله را به آگاهی همگان رسانید.چون نماز پیامبر (ص) و برخی از مسلمانان، در یک وقت به دو قبله خوانده شد، مسجد بنی سالم، به مسجد «ذو قبلتین» شهرت یافت. در آن هنگام این آیه شریفه بر رسول خدا (ص) نازل شد: قد نَری تَقَلُّبَ وَجْهِکَ فِی السَّماءِ فَلَنُوَلّیَنَّکَ قِبْلَهً تَرْضیها، فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ، وَ حَیْثُ ما کُنْتُمْ فَوَلّوُا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ …: نگاههای انتظارآمیز تو را به سوی آسمان برای تعیین قبله میبینیم. اکنون تو را به سوی قبلهای که از آن خشنود باشی، باز میگردانیم. پس روی خود را به سوی مسجدالحرام کن و هر جا باشید، روی خود را به سوی آن بگردانید.
از آن پس، کعبه و مسجدالحرام، قبله گاه مسلمانان شد و از هر کجای عالم به سوی آن عبادت میکنند. شیخ مفید، تغییر قبله را از نماز عصر ذکر کردهم اکنون، مسجدی که این واقعه مهم در آن به وقوع پیوسته به نام «مسجد قبلتین» در مدینه منوره مورد زیارت زائران جهان اسلام است.
.: Weblog Themes By Pichak :.