حضرت علی (ع) فرمود: خدا را، خدا را در مورد خانه پروردگارتان در نظر بگیرید و تا زمانی که باقی هستید آن را خالی مگذارید.
کعبه، بیت الحرام، قیامی است برای مردمان. مراد از قیام در اینجا همان است که در این فرمایش خداوند تعالی آمده است:
«قُل اِنّما اَعظُکم بواحدهٍ اَن تَقوموا اللهِ»
قیام در این آیه به معنی مقاومت و استقامت است، نه به معنی بر پای خاستن و راست کردن بدن و این معنی واضح است و در برابر آن قعود به معنی درماندگی و خواری و ستم پذیری، قرار دارد و از همین روست که در سخن خدای متعال، جهاد و قعود در برابر هم نهاده شده است:
«فضّل الله المجاهدین بِاموالِهم و انفسِهم علی القاعدینَ دَرَجهً ...»
مجاهد کسی است که با هواهایش به ستیزه بر می خیزد همچنان که با دشمنانش. پس او قائم است. و آن که با هواهایش به مصالحه می پردازد همچنان که با دشمنانش، قاعد است.
دین خدا در این سخن پروردگار خلاصه می شود که انما اَعظُکُم بِواحدهٍ الخ. این سخن مفید حصر است، بدین معنی که موعظتی نیست مگر با یک ویژگی و آن قیام برای خداست، یعنی مقاومت برای احیای فرمان خدا و استقامت در به جای آوردن حکم او و این همان سخنی است که از آن تعبیر به جهاد می شود. بنابراین دین الهی در مجاهدت متبلور می شود و نه چیز دیگری، و جهاد با هوا ها و دشمنان قیام به شمار آمده و دست دادن به دشمن و خود را تسلیم آنان کردن و از آن ها گریختن، قعود و درماندگی است.
شاید علت تعبیر از مجاهده به قیام در این نهفته باشد که قیام از دیگر حالات و امور قوی تر، حالت دفاع در آن شدیدتر و عوامل دفاع در آن آماده تر است. پس این قیام و جهاد است و هیچ گاه قعود و درماندگی گرد آن را نمی گیرد چنان که خداوند متعال می فرماید:
«لَقَد اَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَیِّناتِ وَ انزلنا معهم الکتاب و المیزانَ لِیَقوُمَ النّاسُ بالقِسطِ»
این آیه نشانگر هدف والای نبوت عامه است که تمام پیغمبران بر آن راه می سپرند و مردم را به سوی آن فرا می خواندند. این هدف والا، قیام مردم به «قِسط» و نگاهداشت آنان از «قَسط» بوده است، و بالاترین مراتب قیام به قِسط، توحید می باشد، چرا که شرک ظلمی بزرگ است و عدل و دادی در آن نیست و از پس توحید سایر مراتب آن در اخلاق و کردار جای دارند.
پس چون معلوم شد که موعظه الهی در قیام برای خدا خلاصه می شود و هدف از بعثت و ارسال و انزال وحی: (ارسال رسل و انزال کتب) قیام مردم به قِسط است، باید در تکیه گاه این قیام و ستون این مقاومت و پایه این استقامت صادقانه تأمل کرد.
آنچه ما از تبار ابراهیم (ع)، بنیانگذار بیت الحرام، به میراث برده ایم، این است که عامل قیام مردم و مقاومت آن ها در برابر جباران فرومایه، قیام کعبه و حیات و ادامه امر آن است. در این باره مولای ما جعفر بن محمد الصادق (ع) فرماید: تا زمانی که کعبه برپاست، دین نیز پایدار است.
بنابر این حیات کعبه، حیات دین است و با حیات دین مردم زنده اند و با خراب شدن و انهدام و ترک کعبه، دین می میرد و با مرگ دین، مردم نیز خواهند مرد. مبنای همه این سخنان گفتار خداوند تعالی است که فرمود:
«جعلَ اللهُ الکَعبَهَ البَیتَ الحَرامَ قیاماً لِلناسِ»
این آیه حاکی از آن است که رونق و عمران کعبه با طواف به گردِ آن و خواندن نماز به سمت آن و گزاردن حج با مناسک آن و قبله قرار دادن آن با امور عبادی و همانند آن ها، عاملی مهم برای قیام مردم است و از طرفی بر این نکته نیز دلالت دارد که ویرانی و مهجور نهادن کعبه با ترک طواف به گردن آن و خواندن نماز به سمت آن و دیگر اموری که رو به قبله باید انجام پذیرد، موجب قعود مردم و ناتوانی آن ها در دفع هوا ها و دشمنان است که:
«لِیَهلِکَ مَن هَلَک عَن بَیِنَّهٍ و یَحیی مَن حَیَّ عن بَیِّنَهٍ»
از آنچه گفته آمد، این نکته روشن می شود که کعبه برای دین است به مثابه استخوان ستون فقرات انسان،که چنانچه راست و نیرومند و سلامت باشد، ایستادن و رفتن و مقاومت و سرعت جستن در رسیدن به مغفرت و پیشی گرفتن در خیر و امور دیگری از این قبیل که حصول آن ها متوقف بر استخوان ستون فقرات و سلامت آن می باشد، امکان پذیر خواهد بود. اما اگر این استخوان ناتوان و سست باشد، ایستادن ناممکن و استقامت ناشدنی و سرعت جستن و پیشی گرفتن و دیگر اموری که متوقف بر قیام می باشند، محال است؛ چرا که استخوان پشت شکسته و ستون آن شکاف برداشته است، در حالی که می توانست از دیگری بی نیاز سازد و با تکیه بر آنکه تکیه گاه کسی است که تکیه گاهی ندارد و پناه آن که هیچ پناهی او را نیست، یعنی خداوند، قائم به نفس خویش شود. خدایی که بر هر نفس بدانچه که به دست آورده قائم است و بر هر چیزی که محیط و نگاهبان است. چون خانه خدا مهجور واقع شد، ارتباط بریده می شود و با قطع این ارتباط، قیام به «قِسط» و مقاومت در برابر «قَسط» (ستم و بیداد) امکان ناپذیر می گردد و در این صورت خیر دنیا و آخرت حرام و بازداشته می شود. زیرا کعبه، بنابر آنچه که مولای ما امام صادق (ع) بیان فرموده است، عامل قیام مردم به دین و معاششان می باشد.
از همین رو رسول خدا (ص) می فرماید:
هرکس خواهان دنیا و آخرت است باید این خانه (کعبه) را قصد کند.
-----------------
*منبع: جرعه ای از بیکران زمزم، آیت الله جوادی آملی، نشر مشعر.
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.